اینک پاسخ به شبهاتی که در این زمینه مطرح شده است
ردّ شبهه اوّل:
گاهی این شبهه عنوان میشود که جسم انسان محترم است و دارای کرامت و ارج است و کشف جسد و تشریح و کالبدشکافی آن خواری است برای او، پس جاهل و نادان گمان میکند که تشریح به این سبب جایز نیست به هر علت و عاملی که باشد. و لیکن با اندک تأملی در قواعد شریعت معلوم میگردد که مدار احکام شرعی بر رعایت مصالح و مفاسد است، پس هر چیزی که جنبه مصلحتی آن رجحان داشته باشد به آن امر میشود و هر چیزی که جنبه مفسده و تباهی آن رجحان داشته باشد از آن نهی میشود. بدون شک از موازنه بین هتک حرمت جسد میت و فائده و مصلحت تشریح و کالبدشکافی در طبابت و معالجه و اجرای عدالت و تحقیق آن و نجات بیگناهی از عقاب و کیفر و اثبات تهمت و جرم بر علیه مجرم جنایتکار معلوم میشود که مصالح کالبدشکافی بر مفسده آن رجحان دارد.
ردّ شبهه دوّم:
گاهی گفته میشود: اگر مصلحت ایجاب کند که تشریح و کالبدشکافی انسان مردهای صورت گیرد پس باید بر کالبدشکافی و تشریح اندام کافران جنگی و مرتدان اکتفا شود و جسد آنان در معرض تشریح قرار گیرد، چون خونشان هدر است و حرمت و احترامی ندارند، در نتیجه هم جنبه احترام جنازه میت مسلمان مراعات شده و هم جنبه مصلحت خدمات پزشکی تحقق پذیرفته است.
و چه بسا این نظر مورد نقد و مناقشه قرار گیرد به این که، احتمال دارد جنازه کافران جنگی و مرتدان کفایت این کار را نکند و یا دسترسی به آنها ممکن نگردد، پس این مسأله میماند که واجب میگردد روی جسد و اندام مسلمانان مرده تشریح و کالبدشکافی صورت گیرد.
ردّ شبهه سوّم:
گاهی این مسأله عنوان میشود که مطلقا نیاز و ضرورتی به کالبدشکافی جنازه مردگان نیست، چون ممکن است با تشریح و کالبدشکافی حیوانات حلال گوشت بعد از ذبح شرعی (تا مالی ضایع نشود) از تشریح بدن انسان بینیاز شد و در این کار هم نیازی به تشریح کالبد انسان نیست و هم مصلحت کنندگان انسان و هم مصلحت خدمات طبی مراعات شده است.
جواب این نظر را با توجه به بیانات دکتر محمد عبدالفتاح هداره خواهیم داد که نقاط مشترک و نقاط اختلاف بین جسم انسان و جسم حیوانات دیگر را که بسیار به انسان شباهت نزدیک دارند بیان کرده و گفته است: برای اینکه طبیب کار طبابت و جراحی را به درستی و صحیح انجام دهد لازم است حجم و شکل و محل و ترکیب هر عضو و اعضای مجاور آن را در جسم سالم بداند و بشناسد تا بتواند تغییرات عارض بر اندامها و حجم و شکل و محل آنها به سبب بیماری را بشناسد و تشخیص دهد.
این شناخت مطلوب به طور دقیق و مفصّل بدون تشریح جسم بشری، سخت و غیر ممکن است و در این زمینه جسم هیچ حیوانی جای جسم انسان را نمیگیرد و به عوض آن واقع نمیشود.
بدیهی است که نزدیکترین حیوانات به انسان، پستانداران هستند که بچه میزایند و بچه خویش را شیر میدهند و مشابهت بین آنها و انسان به طور عمومی است و اختلاف بین آنها فراوان است، و بررسی مفصّل جسم حیوان پستاندار در فهم تفصیلات جسم بشری مفید نیست و این تفصیلات جسم بشری است که در موارد فراوانی به تشخیص بیماریها کمک میکند. بنابراین، اعتماد به کالبدشکافی حیوانات پستاندار به تنهایی نمیتواند یک اندیشه راستین و درست از تفاصیل جسم بشری به ما دهد، و گاهی تصور نادرستی از ترکیب جسم بشری در ذهن همه پزشکان نقش میبندد و این خود سبب خطاهای فنی در طبابت پزشکان میگردد.