شرایط واجب شدن جهاد
برای وجوب جهاد هفت شرط واجب است: اسلام، و بالغ شدن، و عاقل بودن، و آزادی، و مرد بودن، و سالم بودن، و توان جنگی داشتن. پس این شرایط در هرکس جمع شد و این صفات را داشت او اهل جهاد است و به اتفاق جهاد بر وی واجب است و اما کافر بر وی جهادی نیست، چون خداوند مؤمنان را مخاطب قرار داده است نه کافران را و میفرماید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ قَٰتِلُواْ ٱلَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ ٱلۡكُفَّارِ﴾[التوبة: ۱۲۳].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید با کافرانی که به شما نزدیکند بجنگید».
و به علاوه کافر جزیه میدهد تا از او دفاع کنیم نه این که او از ما دفاع کند. و اما کودک خداوند میگوید:
﴿لَّيۡسَ عَلَى ٱلضُّعَفَآءِ وَلَا عَلَى ٱلۡمَرۡضَىٰ وَلَا عَلَى ٱلَّذِينَ لَا يَجِدُونَ مَا يُنفِقُونَ حَرَجٌ﴾
[التوبة: ۹۱].
«هیچ گناه و حرجی نیست بر ضعیفان و ناتوانان و نه بیماران و نه برکسانی که چیزی نمییابند که هزینه کنند».
و بدیهی است که کودکان، ناتوان هستند به سبب ناتوانی جسمی که دارند. و پیامبر جزید بن ثابت و رافع بن خدیج و براء بن عازب و ابن عمر شرا در روز جنگ بدر برگرداند و آنان را کوچک شمرد. و در صحیحین از ابن عمر بآمده است که گفت: «مرا در روز جنگ احد که چهارده سال داشتم بر پیامبر جعرضه کردند مرا برگرداند و به من اجازه شرکت در جنگ نداد، و در روز جنگ خندق و نیز بر وی عرضه شدم و من پانزده سال داشتم که به من اجازه شرکت در جنگ را داد» اما دیوانه به این جهت که مکلف نیست. و اما شرط آزادی، به دلیل این که بر بنده و برده جهادی نیست، چون خداوند میگوید: «باجان و مالتان جهاد کنید» و بنده و رقیق مالی ندارد پس داخل است در، «کسانی که هزینه و نفقه جنگ ندارند» و از جابر سآمده است که گفت: «هرگاه کسی به حضور پیامبر جمیآمد که بیعت کند و پیامبر جوی را نمیشناخت میپرسید: آیا او آزاد است یا مملوک دیگران؟ اگر میگفتند: آزاد است با وی بیعت میکرد بر اسلام و جهاد». و او جاز غنائم سهمی به بندگان نمیداد، و اگر جهاد بر بنده فرض میبود به وی نیز سهمی از غنایم میداد. و اما مرد بودن، به آن جهت است که جهاد بر زنان واجب نیست چون خداوند میگوید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ حَرِّضِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ عَلَى ٱلۡقِتَالِ﴾[الأنفال: ۶۵].
«ای پیامبر مردان مؤمن را بر جهاد تشویق و ترغیب کن».
و مؤمنین، برای مردان است نه برای زنان. و کلمه (مؤمنین) شامل زنان نمیشود به نظر امام شافعی، مگر این که دلیل باشد. و درباره جهاد از عایشه لسوال شد که گفت: «جهاد زنان به حج رفتن است» و چون زن ضعیف است. و مخنث نیز حکم زن را دارد و جهاد بر وی نیز واجب نیست.
و اما استطاعت، به آن جهت شرط است که شامل کور و بیمار و لنگ نشود که قدرت جهاد ندارند. و لذا خداوند گفته است:
﴿لَّيۡسَ عَلَى ٱلۡأَعۡمَىٰ حَرَجٞ وَلَا عَلَى ٱلۡأَعۡرَجِ حَرَجٞ وَلَا عَلَى ٱلۡمَرِيضِ حَرَجٞ﴾[النور: ۶۱].
«بر کور و بیمار و لنگ حرجی نیست».
و کسی که نفقه خود و عیالش را ندارد جهاد بر وی واجب نیست، چون خداوند گفته است: «و حرج نیست برکسانی که نمییابند چیزی را که نفقه کنند» آری چنین است ولی اگر دشمن بر دروازه شهر و مرز سرزمینش باشد، داشتن نفقه شرط نیست. و وجود این شرایط وقتی است که کافران سرزمین مسلمانان را لگدمال و پایمال نکرده و آن را اشغال نکرده باشند ولی اگر سرزمین مسلمین پایمال کافران شد و مسلمانان را زیر پوشش خود در آوردند و همه میدانستند که اگر کافران آنان را بگیرند همگی را میکشند بر همه واجب است که هر یک از نفس خویش دفاع کند با هر وسیلهای که ممکن است، و در آن فرقی بین آزاد و عبد و زن و مرد و کور و لنگ و بیمار نیست و همه برحسب توان و امکانات خود مکلف به دفاع هستند. چون در این صورت جنگ دفاع از دین و وطن است نه جنگ و جهادی که تنها برکسانی واجب است که توان داشته باشند.