احکام خوراکیها
أطعمه جمع طعام به معنی مطعوم است یعنی خوراکیها و چیزهایی که خورده میشوند همانگونه که شراب به معنی مشروب و چیزهای نوشیدنی است. دلیل بر حلال بودن خوراکیها قول خدای است:
﴿قُل لَّآ أَجِدُ فِي مَآ أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّمًا عَلَىٰ طَاعِمٖ يَطۡعَمُهُۥٓ إِلَّآ أَن يَكُونَ مَيۡتَةً أَوۡ دَمٗا مَّسۡفُوحًا أَوۡ لَحۡمَ خِنزِيرٖ فَإِنَّهُۥ رِجۡسٌ﴾[الأنعام: ۱۴۵].
«بگو: (ای رسول خدا) من نمییابم در آنچه از وحی به من رسیده در قرآن چیزی که حرام باشد برخورنده خوردنش مگر این که مردار یا خون جاری باشد (برخلاف خون غیر جاری مثل جگر و اسپرز) یا این که گوشت خوک باشد که آنچه (یاد شد از مردار و خون جاری و گوشت خوک)، پلید (و حرامند)».
﴿وَيُحِلُّ لَهُمُ ٱلطَّيِّبَٰتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيۡهِمُ ٱلۡخَبَٰٓئِثَ﴾[الأعراف: ۱۵۷].
«و حلال میگرداند آنچه پاک و لذیذ است و حرام میگرداند آنچه ناپاک و پلید است».
شناختن احکام خوراکیها از جمله کارهای ضروری و لازم دین است پس طلب و جستن حلال بر هر انسان مکلف فرض عین است، و باید شخصا بداند چون در خوردن حرام با تهدید به عذاب شدید روبرو میشود. و در خبر آمده است:
«أَیُّ لَحْمٍ نَبَتَ مِن حَرامٍ فَالنّارُ أَوْلی بِهِ». «هر گوشت که بر اثر خوراک حرام پدید آید آن به آتش دوزخ سزاوارتر است».
و اگر حرام عام و شامل باشد و حلال قابل دسترسی نباشد باید به مقدار نیاز و حاجت بسنده کرد، و سنت است که بسیار در طعام مباح زیاده روی ننمایند چون اخلاق پیشینیان درستکار چنین نبوده است که در خوراک مباح اسراف کنند و فقط به مقدار مورد نیاز مصرف مینمودند نه اینکه به قصد فخرفروشی و افزون نمائی در خوراک مباح زیاده روی کند. درباره این که آیا باید شهوتهای مباح را به نفس داد یا خیر؟ چند مذهب وجود دارد:
اول: باید نفس را از شهوتهای مباح منع کرد تا دچار طغیان نشود.
دوم: باید در شهوتهای مباح جلو نفس گرفته نشود و هر چه میخواهد به آن داد، تا شاد و خوشحال گردد و روحانیت در آن برانگیخته شود.
سوم: باید حد میانه و متوسط بین افراط و تفریط را برگزید چون اگر هرچه را نفس آرزو کند به آن داد بر انسان مسلط میشود و اگر هرچه بخواهد از او منع شود کودن و مطرود میشود. این نظر بهتر است.
و کثرت دستها بر طعام و گفتن بسم الله در اول، و الحمدالله در آخر آن سنت است.