ب- قتل خطأ محض:
قبلا از قتل عمد محض سخن گفتیم، و اکنون سخن از قتل خطأ و اشتباهی است و خطأ را دو گونه تفسیر کردهاند، اول این که شخصی به سوی شکار یا غیر آن تیراندازی کند و آن تیر به کسی اصابت کند و او را بکشد.
صورت دوم خطا، آن است که اصلا شخص قصدی برای کشتن چیزی نداشته باشد، مانند کسی که پایش بلغزد و بر کسی افتد و آن کس بمیرد یا این که دستش بلرزد و چیزی در دست داشته باشد که موجب هلاک گردد. و حکم قتل خطا به این صورتها آن است که دیه و خون بها بر او واجب میگردد. چون خداوند میگوید:
﴿وَمَن قَتَلَ مُؤۡمِنًا خَطَٔٗا فَتَحۡرِيرُ رَقَبَةٖ مُّؤۡمِنَةٖ وَدِيَةٞ مُّسَلَّمَةٌ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِ﴾[النساء: ۹۲].
«و هرکس مؤمنی را به خطا بکشد باید بنده مؤمنی را آزاد کند و دیه و خون بهایی هم به اهل مقتول بپردازد و تسلیم کند».
که خداوند دیه و خون بها را واجب گردانیده و سخن از قصاص نگفته است. و در حدیث آمده است که پیامبر جبه اهل یمن نوشت:
«إِنَّ فِی دِیَةِ النَّفسِ مِائَةً مِنَ الْإِبِلِ». «دیه هرکس و خون بهای قتل نفس یک صد اشتر است».
دیه و خون بهای قتل خطا تخفیف داده میشود به سه شیوه: اول این که این صد اشتر به پنج قسمت تقسیم شوند. در صورتی که در قتل عمد به سه قسمت تقسیم میشوند، پس واجب است بیست شتر ماده یک ساله و بیست شتر ماده دو ساله و بیست شتر نر دو ساله بیست شتر ماده سه ساله و بیست شتر ماده چهار ساله بدهد، چون ابن مسعود سروایت کرده است که پیامبر ج«در خون بهای قتل خطا به یک صد شتر حکم کرد» و ابن مسعود سآن را به تفصیل فوق بیان کرد. و بعضی روایت کردهاند که ابن مسعود سآن تفصیل را نیز به پیامبر جنسبت داده است و جمهور اصحاب بر آن تقسیم پنچگانهاند.
دوم: دیه قتل خطا بر عاقله است، یعنی این دیه را باید خویشاوندان پدری پرداخت کنند. و دلیل آن این است که دو زن از قبیله هذیل با هم به نزاع برخاستند که یکی از آنها سنگی انداخت و دیگری را کشت و سقط جنین کرد، که پیامبر جحکم کرد به دیه بر عاقله زن قاتل، یعنی خویشاوندان آن زن، از جانب پدرش دیه را پرداخت کردند، و برای جنین به آزادی بندهای یا کنیزی دستور داد. به آن جهت عاقله را اختصاص دادهاند چون قتل خطا و شبه عمد فراوان پیش میآید، پس نیکو آن است که به قاتل اعانت و کمک شود تا فقیر و نیازمند نشود به سبب چیزی که در آن معذور است، به خلاف قتل عمد که در آن عذری ندارد و رفق و نرمی و ملایمت با وی سزاوار نیست. و در دیه بر عاقله مهلت داده میشود تا ادای آن بر خویشاوندان دشوار نگردد.
سوم: آن است که این دیه در سه سال پرداخت میشود. امام شافعی گفته است: مخالفی را سراغ ندارم در این که پیامبر جحکم کرد که دیه بر عاقله در سه سال پرداخت گردد. و عمربن خطاب و علی بن ابیطالب و ابن عباس شنیز چنین کردهاند. و کسی آن را بر آنان انکار نکرده است، پس به صورت اجماع اصحاب درآمده است. چون ایشان چنین چیزی را نمیگویند مگر به صورت توقیف و از راه شنیدن از پیامبر ج.