فقه آسان در مذهب امام شافعی- جلد دوم

فهرست کتاب

ارث بردن جدّ و پدر بزرگ با برادران:

ارث بردن جدّ و پدر بزرگ با برادران:

هرگاه با پدر بزرگ و جدّ پدری، برادران و خوهران پدر مادری یا پدری جمع شدند یک بار با این جدّ، صاحب فرض و سهم مشخص، وجود دارد و یک بار صاحب فرض معین و صاحب سهم با او وجود ندارد.

اگر با او صاحب سهم مشخص وجود نداشت، از تقسیم و ثلث مال، هر کدام به نفع او باشد آن را می‌گیرد. سپس اگر مقاسمه را قبول کرد او، چون یکی از برادران می‌شود و اگر ثلث مال را قبول کرد باقی مانده بین برادران و خواهران تقسیم می‌شود.

و گاهی یک سوم مال و مقاسمه برای او مساوی خواهد بود، و گاهی یک سوم مال به نفع او است. و ضابطه آن چنین است که: هرگاه با او کمتر از دو برابر و دو مثل او بود، مقاسمه به نفع است و اگر با او دو مثل او بود، مقاسمه و ثلث مال برابرند و اگر با او، بیشتر از دو مثل او بود یک سوم به نفع او است.

پس هرگاه با او صاحب فرضی بود و آنان شش نفر بودند، که با جدّ و برادران و خواهران ارث می‌بردند، دختر و دختر پسر و مادر بزرگ و شوهر و همسر، بدان نگریسته می‌شود که اگر بعد از فروض و سهام مقرره چیزی نماند، برای او یک ششم سهم مقرر می‌گیرد، مانند این که در مساله دو دختر و مادر و شوهری باشند که سهم پدر یک ششم مقرر می‌گردد، ودر عول [۱۸]افزایش به عمل می‌آید، و اگر یک ششم باقی بماند برای آن نیز یک ششم فرض می‌شود، مانند دو دختر و مادر.

و اگر کمتر از یک ششم تنها باقی بماند، مانند: دو دختر و شوهر برای آن یک ششم فرض می‌شود و مساله به صورت عول در می‌آید.

و اگر باقی مانده، از یک ششم بیشتر بود پدر بزرگ یکی از سه چیز را که به نفع او باشد می‌گیرد، یا با برادران و خواهران شریک است و مقاسمه به عمل می‌آید، یا یک سوم باقی مانده مال را می‌گیرد، یا یک شش همه مال. و معلوم شد که جدّ و پدر بزرگ مانند یکی از برادران است.

و باید دانست که خواهر با پدر بزرگ همچون برادر است و چیزی برای وی فرض نمی‌شود با جدّ و پدر بزرگ، مگر در مسأله «أکدریه» که آن به این صورت است: بودن شوهر، و مادر، و پدر بزرگ، و خواهر پدر مادری یا خواهر پدری که در این صورت سهم شوهر نصف و سهم مادر یک سوم و سهم پدر بزرگ یک ششم و برای خواهر نصف فرض می‌شود، که اصل مسأله از شش می‌باشد و به صورت عول به ۹ افزایش می‌یابد که شوهر نصف که (۹ /۳) می‌شود فرض می‌گردد. سپس نصیب و بهره خواهر نصف که (۹/ ۳) می‌شود فرض می‌گردد. سپس نصیب و بهره خواهر به نصیب و سهم جدّ ضمیمه می‌گردد و هر دو را به سه قسمت تقسیم می‌کنند که پدر بزرگ، دو سوم و خواهر یک سوم می‌برد. چون برای خواهر ممکن نیست که نصف آن را ببرد تا از جدّ بیشتر نگیرد، و اگر به جای خواهر، برادر بود ساقط می‌شد. چون برادر با جدّ حجب می‌گردد، و اگر به جای یک خواهر دو خواهر بودند مسأله به صورت عول در نمی‌آمد و شوهر نصف می‌برد و مادر یک ششم می‌برد و باقی برای جدّ و دو خواهر است که، مرد دو برابر زن می‌برد از آن جدّ، و از آن دو خواهر، چون مقاسمه در سهم جدّ کاهشی پدید نمی‌آورد و از یک ششم کمتر نمی‌شود. (اصل مسأله از ۲۴ گرفته می‌شود، شوهر دوازده سهم می‌برد، و مادر چهار سهم و باقی مانده که هشت سهم است چهار سهم از آن جدّ، و چهار سهم از آن دوخواهر خواهد شد).

[۱۸] عول عبارت است از زیاد کردن سهمها و نصابها بر اصل مساله. برای مثال همسر یک هشتم دارد می‌شود سه سهم، و مادر یک ششم دارد که می‌شود چهار سهم، و دو دختر دو سوم دارند که می‌شود شانزده سهم، و برادر مادری یک ششم دارد که می‌شود دو سهم که مجموعا بیست و هفت سهم می‌شود چهار سهم که مجموعا بیست و هفت سهم می‌شود و اصل بیست و چهار است.