حکم مرتد شدن
کلمه ردة در زبان عربی بعنی برگشت و رجوع از چیزی به غیر آن چیز. خداوند میفرماید: ﴿وَلَا تَرۡتَدُّواْ عَلَىٰٓ أَدۡبَارِكُمۡ﴾[المائدة: ۲۱].
«برنگردید بر پشت خودتان (یعنی به عقب رجوع نکنید)». و در اصطلاح شرع اسلامی برگشت و پشیمان شدن از اسلام است به کفر و قطع اسلام، یعنی اسلام را رها کند و کافر شود.
رده و مرتد شدن چند نوع دارد، گاهی مرتد شدن با گفتار است و گاهی مرتد شدن با کردار است و گاهی مرتد شدن با عقیده و باور است، و هریک از این انواع سه گانه مسائل بیشماری دارند که از هر یک از آنها چند تا را ذکر میکنیم که از آن اقسام دیگر را میشناسیم. اما مرتد شدن گفتاری، مانند این که کسی به دشمن خود گوید: اگر او خدای من میبود من او را عبادت نمیکردم که به این گفتار شخص کافر میگردد، یا این که به کسی گوید: اگر او پیامبر میبود من به وی ایمان نمیآوردم، یا این که به فرزندش یا زنش گوید: تو را بیشتر از خدای تعالی یا بیشتر از رسول الله دوست دارم.
در این صورت چنین شخصی با گفتن این اقوال کافر میشود، چون با گفتن این گفتار مستوجب نسبت دادن ظلم به خداوند تعالی میگردد. و همچنین اگر مدعی شود که به وی وحی شده است، اگرچه مدعی نبوت هم نشود کافر میگردد. و یا اگر ادعا کند که داخل بهشت میشود و از میوههای آن میخورد و با حوریان معانقه و هم آغوشی میکند، این به اجماع کفر است. و اگر کسی یکی از انبیاء الهی را ناسزا و دشنام گوید، یا به یکی از پیامبران الهی توهین و استخفاف کند به اجماع چنین شخصی کافر میگردد. و از جمله صورتهای استهزاء آن است که، گاهی یکی از ظالمان، مظلومی را کتک میزند و کتک خورده فریاد میزند و میگوید: تو را به سید اولین و آخرین (حضرت محمد ج) مرا نزن. آن ظالم گوید: بگذار، رسول الله تو را نجات دهد و به زدن وی ادامه دهد، چنین شخصی کافر میشود. و اگر کسی گفت: من پیامبرم و دیگری نیز وی را تصدیق کرد هر دو کافر میشوند. و اگر کسی به مسلمانی گفت: ای کافر بدون این که این سخن او قابل تأویل باشد کافر میشود. و اگر کافری که میخواهد مسلمان شود از کسی خواهش کند که کلمه توحید را به وی تلقین کند و او به وی بگوید که: بر کفر خود بمان، او کافر میشود. و اگر به مسلمانی اشاره کند که کافر شو، خود کافر میگردد. و اگر کافری میخواست اسلام آورد و مسلمانی به وی گفت: اول برو غسل کن، او کافر میشود. چون در این مدت که غسل میکند به کفر وی راضی شده و رضای به کفر، کفر است. و اگر به وی گفته شد که: ناخنت را کوتاه کن یا سبیلت را کوتاه کن که سنت نبوی است، و او در جواب بگوید: من آن را انجام نمیدهم حتی اگر سنت هم باشد و هدفش استهزاء باشد کافر میگردد.
و اگر کسی به خاطر معصیتی که بر فرزند و مالش وارد شده است، دچار معصیت شود و به عنوان اعتراض گوید: خداوند فرزند و مالم را از من گرفت، کافر میشود و امثال آن نیز چنین است.
اگر کسی فرزندش را بزند و کسی به وی گوید: مگر تو مسلمان نیستی؟ و از روی عمد و قصد گفت: نخیر مسلمان نیستم، کافر میشود. و از این قبیل است دشنام دادن به دین و شرع و مذهب و احکام دینی.
اما کافر شدن و مرتد شدن با کردار، مانند این که برای بت و غیر خدا و خورشید و ماه و اشیاء دیگر سجده کند، یا قرآن را در میان آلودگیها اندازد و یا برای بتها قربانی کند و یا به نامی از نامهای خداوند تعالی یا به امر و نهی و وعده و وعید خداوند استهزاء کند یا قرائت قرآن کریم را بر آلت لهو و لعب و دف و امثال آن بنوازد کافر میگردد. چون خداوند میگوید:
﴿قُلۡ أَبِٱللَّهِ وَءَايَٰتِهِۦ وَرَسُولِهِۦ كُنتُمۡ تَسۡتَهۡزِءُونَ ٦٥ لَا تَعۡتَذِرُواْ قَدۡ كَفَرۡتُم بَعۡدَ إِيمَٰنِكُمۡ﴾[التوبة: ۶۵- ۶۶].
«بگو (ای محمد) آیا به خداوند و آیات و رسول وی استهزاء میکنید (دیگر با این اعمالتان) پوزش میاورید به راستی بعد از این که مؤمن بودید کافر شدید (و مرتد گشتید)».
و زناّر بر کمر بستن همچون راهبان مسیحی، و کلاه مخصوص مجوسیان بر سر نهادن و رفتن به کلیسا و پوشیدن لباس مخصوص اهل کلیسا هر چه باشد همگی نشانه کفر است و شخص کافر میشود.
و اما کافر شدن و مرتد گشتن با اعتقاد و باور، مانند کسی که به عدم وجود خداوند باور پیدا کند یا صفات ثابت خدای تعالی را نفی کند و یا صفات سلبی خدای تعالی را ثابت کند، مانند رنگها و پیوستن و گسستن و غیره، چنین کسی کافر میشود، و یا این که حلالی را حرام و حرامی را حلال کند، به اجماع کافر میشود. و یا اگر عقیده به وجوب چیزی پیدا کند که واجب نباشد باز هم کافر میشود. و نووی به قطع و جزم، مُجسِّمه که خدای را جسمانی دانستهاند یا صفات جسمانی را به وی نسبت میدهند کافر دانسته است. و درباره معطِّله نیز که خدای را به دور از صفات میدانند چنین گفته شده است. چون خداوند میفرماید:
﴿لَيۡسَ كَمِثۡلِهِۦ شَيۡءٞۖ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ ١١﴾[الشوری: ۱۱].
«هیچ چیزی به مانند خداوند نیست و او شنوا و بینا است».
و پاسخ دندان شکنی به هر دو گروه مجسمه و معطله داده است.
باید دانست که رضا به کفر، کفر است و تصمیم بر کفر و عزم بر آن کفر است در حال، و همچنین اگر تردید کند که آیا کافر میشود فورا کافر میگردد. و همچنین اگر کفر خود را به چیزی در آینده معلق کند فورا کافر میشود و درحال کافر است.