سوگند سرزبانی و لغو
سوگند سرزبانی و لغو چیزی بر آن مترتب نمیشود و خداوند به آن مؤاخذه نمیکند. و آن به این صورت است که بدون سوگند، زبانش به آن سبقت کند مانند این که در حال خشم و غضب گوید: نخیر به خدای، آری به خدای یا در حال شتاب و یا بطور عادی و به عنوان تکیه کلام چنین گوید. این سوگندها موجب انعقاد قسم نمیشود و کفارهای به آن تعلق نمیگیرد. و دلیل آن قول خدای است:
﴿لَا يُؤَاخِذُكُمُ ٱللَّهُ بِٱللَّغۡوِ فِيٓ أَيۡمَٰنِكُمۡ وَلَٰكِن يُؤَاخِذُكُم بِمَا عَقَّدتُّمُ ٱلۡأَيۡمَٰنَ﴾[المائدة: ۸۹]. «خداوند شما را با سوگندهای سرزبانی و لغو مؤاخذه نمیکند و لیکن شما را با سوگندهای (جدّی) و از روی قصد و اراده مؤاخذه میکند (اگر خلاف آنها رفتار کردید)».
عایشه لگفته است: سوگند لغو و بدون قصد مانند این است که بگوئید: «نخیر به خدای و آری به خدای» به روایت بخاری به صورت موقوف و مرفوع. و ابن عباس روایت کرده است همانند سخن عایشه لرا، و به همین معنی است اگر کسی بر چیزی سوگند بخورد و زبانش به غیر آن بگردد و سبقت کند. همه این صورتها داخل در یمین لغو میباشند.
هرگاه شخصی گوید: اگر چنین کاری بکنم یهودی باشم یا نصرانی باشم یا از خداوند به دور باشم یا از رسول الله به دور باشم و امثال آن، اینها قسم نیستند و در نقض آنها و انجام خلاف آنها کفارهای نیست. سپس اگر قصدش در این قسم خوردن، آن باشد که خود را از این قسم دور نماید کافر نمیشود، و اگر قصدش رضای به آن باشد هرگاه آن عمل را که بر آن سوگند یاد کرده است انجام دهد، او فورا کافر میشود و بر او واجب است که بگوید: «لَا إلَهَ إِلَّا اللهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ»و از خداوند طلب آمرزش کند و از هر سخن حرامی توبه کردن واجب است.
باید دانست که وفای به سوگند یا عدم وفای به آن و شکستن سوگند به مقتضای لفظی بر میگردد که، سوگند به آن تعلق میگیرد. پس هرگاه سوگند خورد که فلانی را نمیزند یا فلان چیز را نمیخرد یا نمیفروشد، و دیگری را وکیل خود نمود تا آن کار را انجام دهد سوگندش شکسته نشده و گناهکار نمیگردد، چون مقتضای لفظ آن است که آن را شخصاً و مستقیماً انجام نمیدهد و با گرفتن وکیل چنین کرده است و خود انجام نداده است. اما اگر از آن سخن قصد و اراده معنی مجازی کند بدین معنی که سوگند یاد کند که، فلان چیز را نمیخرد و مراد و قصدش این باشد که آن را داخل در ملک خویش نمیکند در اینصورت چه خود آن را بخرد و چه وکیل او آن را بخرد قسم او شکسته میشود و گناهکار است، چون بر خویشتن سخت گرفته است. وهرگاه بر دو چیز سوگند بخورد و یکی از آنها را انجام دهد قسم او شکسته نشده است، چون چیزی که بر آن سوگند خورده انجام نگرفته است همانگونه که سوگند یاد کند که، این دو گرده نان را نمیخورد سپس یکی از آنها را خورد سوگندش شکسته نشده است. و چیزهای شبیه به این را برآن میتوان قیاس کرد.