ملاحظاتی بر قانون وصیت واجب
با ملاحظه قانون وصیت واجب، این مسئله پیش میآید که در بعضی حالات فرع میت وارث بیش از بهره و نصیب خود میبرد.
فرض این است که میت وصیت کند به نصیب و بهره فرزندش که در حال زندگی یکی از والدینش مرده است و بیش از آن نباشد. چون غرض اصلی قانون، این است که فرع اصل مرده نصیب اصل خود را ببرد که در زندگی یکی از والدینش مرده است نه این که بیشتر از نصیب او را ببرد، چون صراحت دارد بر این که نصیب اصلش را ببرد اگر اصلش زنده بود.
پس قانون فرض گرفته است بر این که آن اصل زنده است و نصیب او را برآن فرض به او میدهد، و معقول نیست که به فرع بیش از اصلش بدهیم در حالی که فرع از طریق اصل و به نام او کی گیرد. و اینک چند مثال برای آن:
الف) برای مثال اگر مردی، پسری داشته و در حال زندگی او این پسر مرده و دختری داشته باشد (نوه دختر است) وقتی که این مرد، میمیرد یک همسر و دو دختر از خود به جای میگذارد. و مقدار وصیت واجب یک سوم ترکه است، چون پسر مرده اگر زنده فرض میشد به هنگام وفات پدرش بیش از یک سوم ترکه استحقاق نداشته، پس همه نصیب این پسر مرده را نباید به فرع مانده او داد و حال آنکه وصیت واجب یک سوم ترکه است، و دختر پسر مرده آن را میگیرد، و ملاحظه میشود یک سومی که دختر این پسر مرده میگیرد یک سوم کل مال میت است، بنابر این، نصیب این دختر (نوه) از سهم و نصیب دختر صلبی میت بیشتر میشود، چون هر یک از دو دختر میت یک سوم و دو سوم مال را میبرند نه یک سوم کل ترکه را، پس اگر ترکه ۱۸۰ تومان باشد، دختر پسر مرده (نوه) ۶۰ تومان میبرد چون یک سوم ترکه است، وهر یک از دختران میت ۴۰ تومان ارث میبرند که آن یک سوم باقی است و صدو بیست تومان است، و این مسئله یکی از غرائب است که به وسیله این قانون پدید میآید.
ب) هر گاه مردی، پسر و دختری داشته باشد و در حال حیات او مرده باشند، و دخترش پسر دختری (نوه پسری از دخترش) داشته باشد که مادرش مرده است، و دختر پسری (نوه دختر از پسرش) داشته باشد که پدرش مرده است و خود آن مرده، پس از مرگش یک دختر و یک پسر از خود به جای بگذارد، در این صورت وصیت واجب شامل پسر دختر دختر نمیشود. در فرزندان دختری تنها طبقه اول استحقاق ارث دارند. و دختر پسر مستحق وصیت واجب میشود که مقدار آن یک سوم کل مال است، چون آنچه که اصل وی استحقاق آن را داشت و او مرده است بیشتر از ثلث است، و در آن صورت نصیب دختر پسر بیشتر میشود از نصیب دختر صلبی، چون آن نوه دختر ثلث کل مال را میبرد و حال آنکه دختر صلبی یک سوم از دو سوم باقی مانده مال را میگیرد.
ج) هر گاه مردی پسری داشت که در حال زندگی او مرده است و آن پسر، پسر دختری داشت (نوه پسر از دخترش) و همچنین پسر دیگری داشته که آن هم در حال زندگی او مرده و دختری از خود به جای گذاشته است، پس آن مرد خود نیز بمیرد و همسر پسر، و دختری از خود به جای بگذارد، در این حالت وصیت واجب، یک سوم مال او است چون آنچه که پسرش میگیرد اگر در حال مرگ پدرش زنده میبود بیشتر از ثلث بود، و این یک سوم تقسیم میشود بین اول طبقهای که بعد از این پسر میآید و آن دختر و برادر دختر، پس دختر یک سوم از آن یک سوم را میبرد و برادرش دو سوم از آن یک سوم را، و آنچه که میگیرد از آن دخترش است چون او در زمان حیات اصل اول مرده است، برای مثال اگر ترکه ۱۸۰ تومان باشد وصیت واجب ۶۰ تومان میشود که دختر پسر متوفی در حال حیات پدرش ۲۰ تومان و دختر پسر این پسر ۴۰ تومان میبرد و این هم یکی از غرائبی است که از این قانون ناشی میشود. در این مثالها آنچه را که وصیت واجب بر آن مشتمل بود توضیح دادیم و ملاحظه میشود که قانون، طریقه استخراج مقدارهای وصیت واجب از راههای حسابی و شمارش را بیان نکرده است بلکه قاعده و اصول را بیان کرده و استخراج آن به طریق شمارش به تطبیق کنندگان حواله داده است، و قانون تطبیق کننده را و شمارش کننده وصیت واجب را به سه چیز مقید کرده است:
اول: نباید از یک سوم بیشتر باشد.
دوم: اجرا و تنفیذ آن به عنوان وصیت است نه به عنوان میراث.
سوم: باید به مقدار نصیب ولد متوفی در حیات یکی از والدینش باشد.