فقه آسان در مذهب امام شافعی- جلد دوم

فهرست کتاب

کفالت

کفالت

کفالت به فتح کاف نوعی ضمانت است و لیکن اختصاص به ضمانت شخص دارد. در ضمانت، وام مورد ضمانت قرار می‌گیرد و در کفالت، شخص مورد کفالت قرار می‌گیرد و گاهی مجوز آن را از قول خدا به نقل از حضرت یعقوب بر پیامبر ما و بر او سلام و درود باد گرفته‌اند که فرمود:

﴿قَالَ لَنۡ أُرۡسِلَهُۥ مَعَكُمۡ حَتَّىٰ تُؤۡتُونِ مَوۡثِقٗا مِّنَ ٱللَّهِ لَتَأۡتُنَّنِي بِهِۦٓ إِلَّآ أَن يُحَاطَ بِكُمۡ[یوسف:۶۶].

«برادر یوسف را با شما نمی‌فرستم تا این که وثیقه و پیمانی از جانب خدا به من بسپارید که او را بر می‌گردانید، مگر این که (بر اثر مرگ یا علت دیگر قدرت از شما سلب گردد، و حوادث) بر شما احاطه کنند». که در این آیه التزام احضار مجدد او وجود دارد و خود یک نوع کفالت است.

کفالت جایز است هرگاه برکسی که کفالت وی شده، حق آدمی مانند عقوبت قصاص و حدّ قذف چون حقی است لازم شبیه به مال. اما اگر بر وی حدّ الهی باشد کفالت احضار وی درست نیست، مانند کسی که بر وی حدّ دزدی و حدّ شراب خواری و حدّ زنا باشد چون ما مأمور به پنهان کردن این گناهان و اسقاط حدود هستیم مادام که ممکن باشد.

پس اگر کفیل مکانی را برای تسلیم شخص تعیین نمود به آن عمل می‌شود و اگر مکانی را تعیین ننموده بود تسلیم وی در مکانی که کفالت صورت گرفته است واجب می‌شود. هرگاه شخص کفالت شده را در محل کفالت تسلیم کرد کفالت از عهده او ساقط میگردد به شرط آن که مانعی از تسلیم کردن وجود نداشته باشد چون در آیه آمده است.

﴿إِلَّآ أَن يُحَاطَ بِكُمۡ[یوسف: ۶۶].

«مگر این که (حوادث) بر شما احاطه کنند (و قدرت را از شما سلب کنند)».

یعنی در آن صورت تسلیم واجب نیست. اگر کفالت شده غایب گردید و کفیل جای وی را نمی‌دانست بر کفیل لازم نیست که او را احضار کند، چون برای او ممکن نیست.

﴿لَا يُكَلِّفُ ٱللَّهُ نَفۡسًا إِلَّا وُسۡعَهَا[البقرة: ۲۸۶].

«خداوند نفسی را مکلف نمی‌سازد مگر به قدر وسع و توانش»

اگر شخص کفالت شده بمیرد مالی که بر ذمه وی بوده از کفیل مطالبه نمی‌گردد چون مال در ضمانت او نبوده است.