چگونه باید با باغیان جنگید
چگونگی جنگ و مقابله با باغیان، به همان شکلی است که به آن دفع حمله متجاوز میشود که قبلا گفته شد. چون مقصود و هدف از جنگ با باغیان برگرداندن آنان به اطاعت امام و برطرف کردن شرّ آنان است، و خود جنگ با آنان هدف نیست. پس اگر اسارت آنان ممکن باشد نباید آنان را کشت، و هرگاه ممکن باشد با مجروح کردن آنان غائله را پایان داد کشتن زخمیان لازم نیست و نباید زخمیان آنان را کشت و تیر خلاص زد، بنابراین وقتی که جنگ در گرفت کار از کنترل خارج میشود، و اگر یکی از باغیان به اسارت درآید یا سخت مجروح و زخمی گردد نباید کشته شود.
ابوحنیفه گفته است: اسیرشان کشته میشود و زخمی آنان نیز کشته میشود. و حجت ما که گفتیم: کشته نمیشوند، سخن پیامبر جاست به ابن مسعود سکه گفت: «ای فرزند مادر عبد، حکم کسی از امت من که باغی گردد چیست؟» عبدالله گفت: «گفتم خدای و رسول او بهتر میدانند و داناترند» پیامبر جفرمود:
«لَا یُتْبَعُ مَدْبِرُهُمْ وَلَا یُجْهَزُ عَلی جَرِیْحِهِمْ وَلَا یُقْتَلُ أَسِیْرُهُمْ».
«فراریان آنان دنبال نمیشوند و زخمیان و اسیران آنان کشته نمیشوند»
حسین بن علی ببر مروان داخل شد، و مروان به وی گفت: من کسی را از پدر تو جوانمردتر ندیده ام به محض این که ما در جنگ جمل پشت میکردیم کسی از طرف او ندا میداد: گریخته آنان را دنبال نکنید و زخمی و بیمارشان را نکشید.
مقصود از جنگ با باغیان منع شرّ آنان است نه کشتن آنان. و امام شافعی در این مطلب خود به آیه تمسک و استناد کرده است که میگوید:
﴿فَقَٰتِلُواْ ٱلَّتِي تَبۡغِي حَتَّىٰ تَفِيٓءَ إِلَىٰٓ أَمۡرِ ٱللَّهِ﴾[الحجرات: ۹].
«با گروه باغی به جنگ برخیزید تا این که به دستور خداوند برگردند».
و (تفیء) را به معنی ترک کردن جنگ و برگشت به اطاعت معنی کرده است، و باز هم گفته است: «خداوند به جنگ با ایشان امر فرموده است نه به کشتن ایشان» همان گونه که اسیرشان کشته نمیشود و به حیات زخمی ایشان پایان داده نمیشود و مالشان به غنیمت برده نمیشود، چون به هر حال باغیان مسلمان هستند، و مال انسان مسلمان حلال نیست مگر از روی رضای خاطرش، و نباید امام به جنگ با باغیان مبادرت کند تا این که اول پیک امین و هوشیار به نزد آنان بفرستد و از سبب عدم اطاعت و امتناع از فرمان برداری آنان سوال نموده و آنان را نصیحت نماید و شبهه آنان را برطرف نماید. همان گونه که حضرت علی سعبدالله بن عباس برا به نزد اهل نهروان از خوارج گسیل داشت که در اثر توضیحات او برخی از آنان پشیمان شدند و برخی امتناع ورزیدند که با آنان جنگ روی داد.