فقه آسان در مذهب امام شافعی- جلد دوم

فهرست کتاب

آزادی اصل و فرع یعنی آزادی والدین و فرزندان

آزادی اصل و فرع یعنی آزادی والدین و فرزندان

هرکس مالک یکی از اصول خود باشد هر اندازه بالا برود یعنی والدین و اجدادش، یا کسی مالک یکی از فروعش یعنی فرزندانش باشد هر چه پایین بیاید به سمت نوه و غیر آن، فورا از جانب او آزاد می‌گردد. اما در اصول و والدین و نیاکان چون پیامبر جمی‌گوید:

«لاَ يَجْزِى وَلَدٌ وَالِدَهُ إِلَّا أَنْ يَجِدَهُ مَمْـلُوكاً فَيَشْتَرِيَهُ فَيُعْتِقَهُ».

«هیچ فرزندی جزای والد خود را نمی‌دهد مگر این که والدش را مملوک بیابد و او را بخرد و آزادش کند، یعنی هر فرزندی والد مملوک خود را بخرد و آزاد کند می‌‌تواند جزای او را و حق او را ادا نماید» (به روایت مسلم).

چون پیوند بین والدین و فرزند پیوند بعضیت است و جز همدیگرند پس جایز نیست که بعضی از شخصی مالک بعضی دیگرش باشد. و اما نسبت به اولاد چون خداوند می‌گوید:

﴿وَقَالُواْ ٱتَّخَذَ ٱلرَّحۡمَٰنُ وَلَدٗاۗ سُبۡحَٰنَهُۥۚ بَلۡ عِبَادٞ مُّكۡرَمُونَ ٢٦[الأنبیاء: ۲۶].

«و کافران گفتند که خداوند رحمن فرزند برای خویش گرفته است پاک و منزه است خداوند از آن که برای خویش فرزند گیرد بلکه فرشتگان بندگان مکرم خدایند».

و می‌گوید:

﴿وَمَا يَنۢبَغِي لِلرَّحۡمَٰنِ أَن يَتَّخِذَ وَلَدًا ٩٢[مریم: ۹۲].

«و شایسته و سزاوار نیست برای خدای رحمن که برای خود فرزند گیرد».

و این دلیل است که فرزند بودن با ملک بودن جمع نمی‌شود و اجتماع این دو ممنوع است، یعنی وقتی که فرشتگان بندگان خدایند نمی‌توانند فرزندان او باشند.