فقه آسان در مذهب امام شافعی- جلد دوم

فهرست کتاب

زنان محارم از نظر شرع اسلامی

زنان محارم از نظر شرع اسلامی

باید دانست که اسباب حرمت همیشگی برای نکاح، یعنی سببهایی که برای همیشه موجب حرام شدن نکاح با زنی می‌گردند سه چیز است: خویشاوندی نسبی، و خویشاوندی به سبب رضاع و شیرخوارگی، و خویشاوندی سببی از طریق ازدواج.

سبب اول: خویشاوندی نسبی است که به وسیله آن، هفت کس بر مرد حرام می‌گردند چون خداوند در آیه ۲۳ سوره نساء می‌فرماید:

«بر شما حرام گردیده است نکاح (۱) مادرانتان (۲) و دخترانتان (۳) خواهرانتان و (۴) عمه‌هایتان و ( ۵) خاله‌هایتان و (۶) دختران برادر و (۷) دختران خواهر» و دختران عموها و دختران عمه‌ها و دختران دایی‌ها و دختران خاله‌ها دور باشند یا نزدیک حرام نیستند و نکاحشان جایز است.

سبب دوم: خویشاوندی رضاعی و شیرخوارگی است. با این سبب دو کس حرام می‌شوند که عبارتند از: مادر شیری که به شخص شیر می‌دهد، و خواهر شیری که با شخص از یک زن شیر خورده است. چون خداوند می‌فرماید:

﴿وَأُمَّهَٰتُكُمُ ٱلَّٰتِيٓ أَرۡضَعۡنَكُمۡ وَأَخَوَٰتُكُم مِّنَ ٱلرَّضَٰعَةِ[النساء: ۲۳].

«و حرام است بر شما نکاح مادرانی که شما را شیر داده‌اند (و از طریق شیر دادن مادر شما شده‌اند) و خواهرانی که با شما شیر خورده‌اند (و از این طریق که با شما از پستان یک زن شیر خورده‌اند خواهر شما شده‌اند)».

و باید دانست که هر کس از راه نسب بر انسان حرام گردد همانها نیز از راه شیرخوارگی حرام می‌گردد. چون پیامبر جگفت: «یَحْرُمُ مِنَ الرَّضاعِ مَا یَحْـرُمُ مِنَ النَّسَبِ»«از رضاع و شیرخوارگی همانها حرام می‌شوند که به سبب نسب حرام می‌گردند» (به روایت شیخین).

و در روایتی آمده است: «همانها که به سبب ولادت حرام می‌شوند». ولی چند کس استثنا می‌شوند که در نسب و خویشاوندی نسبی حرام هستند ولی در رضاع حرام نیستند.

از جمله مادر رضاعی، برادر یا مادر رضاعی خواهر که بر تو حرام نیست نکاح وی، یعنی گاهی پیش می‌آید که حرام نیست، مانند این که زن بیگانه‌ای برادرت یا خواهرت را شیر داده باشد که او نکاحش بر تو حرام نیست، ولی در نسب مادر برادرت یا مادر خواهرت بر تو حرام است، چون مادر تو نیز هست یا به هر حال زن پدرت می‌باشد.

و از جمله مادر فرزند فرزند تو است از رضاع که بر تو حرام نیست ولی در نسب بر تو حرام است، چون یا دختر تو است یا همسر پسر تو است، و در رضاع پیش می‌آید که نه دختر او است و نه زن پسر او، بدین گونه که زن بیگانه فرزند فرزندت را شیر دهد و مراد از فرزند و ولد مذکر و مؤنث هر دو است.

و از جمله مادر بزرگ فرزندت در نسب بر تو حرام است چون مادر مادر تو است یا مادر همسرت می‌باشد ولی در رضاع پیش می‌آید که چنین نیست، به این معنی که یک زن بیگانه فرزندت را شیر دهد که مادر آن زن، مادر بزرگ رضاعی فرزندت می‌شود که مادر تو نیست و مادر زنت هم نیست.

و از جمله خواهر فرزندت که در نسب بر تو حرام است چون یا دختر تو است یا دختر زن تو است که ربیبه تو است، و هرگاه زن بیگانه‌ای فرزندت را شیر بدهد دخترش خواهر فرزند تو است و نه دختر تو و نه ربیبه تو است. و باید دانست که خواهر برادر نسبی و رضاعی حرام نیست. و صورت و مثال آن در نسب آن است که تو خواهری مادری و برادری پدری داری که برادرت می‌تواند خواهرت را نکاح کند، چون خواهر پدری و مادری او نیست بلکه از پدر و مادر دیگر است، پس برای او بیگانه است. و مثال و صورت آن در رضاع آن است که زنی به تو شیر می‌دهد و به دختر کوچک بیگانه‌ای نیز شیر می‌دهد که برادر تو می‌تواند با وی نکاح کند که او خواهر شیری تو است، ولی خواهر شیری برادرت نیست چون از شیر مادرش نخورده است، و آن خواهر رضاعی تو نیز از مادر برادرت شیر نخورده است و هر دو بر یک پستان جمع شده‌اند. و برخی آن را به نظم درآورده‌اند که مفهوم و ترجمه آن چنین است:

چهار کسند که در رضاع حلالند ولی در نسب آن چهارکس حرامند: مادر بزرگ پسر و خواهرش سپس مادر برادرش و فرزند فرزند و السلام، وابن الرفعه بر آن چهارکس افزوده است، مادر رضاعی عمو و مادر رضاعی عمه و مادر رضاعی و دائی و مادر رضاعی خاله را که این‌ها نیز حرام نیستند.

سبب سوم: خویشاوندی از طریق ازدواج است و به سبب آن برای همیشه چهارکس حرام می‌شوند:

اول: مادر همسر است که به مجرد عقد نکاح با دختر، مادر نسبی و رضاعی وی بر شخص حرام می‌گردد چون خداوند می‌فرماید: ﴿وَأُمَّهَٰتُ نِسَآئِكُمۡ«.... و بر شما حرام است مادران زنانتان».

دوم: دختر همسرت خواه دختر نسبی یا دختر رضاعی باشد، و همچنین دختران فرزند همسرت به شرط این که دخول و مجامعت و آمیزش جنسی با همسرت صورت گرفته باشد.

چون خدای تعالی می‌فرماید:

﴿وَرَبَٰٓئِبُكُمُ ٱلَّٰتِي فِي حُجُورِكُم مِّن نِّسَآئِكُمُ ٱلَّٰتِي دَخَلۡتُم بِهِنَّ فَإِن لَّمۡ تَكُونُواْ دَخَلۡتُم بِهِنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيۡكُمۡ[النساء: ۲۳].

«و دختران همسرانتان که تحت سرپرستی و حضانت شمایند به شرط این که جماع با همسرانتان انجام داده و دخول صورت گرفته باشد، و اگر (تنها عقد نکاح صورت گرفته و) با همسرانتان جماع نکرده باشید (در نکاح دختران آنان) بر شما گناهی نیست».

ربیبه دختر همسر است از غیر شخص او و اگرچه تحت سرپرستی او هم نباشد، و ذکر حجور در آیه و سخن گفتن از حضانت به آن جهت است که اغلب چنین است، و همچنین دختر رضاعیش نیز حکم دختر خودش را دارد.

سوم: همسر پدر و همسر پدر بزرگها خواه پدر بزرگ پدری یا پدر بزرگ مادری و خواه از نسب یا از رضاع همگی بر شخص حرامند. چون خداوند می‌فرماید:

﴿وَلَا تَنكِحُواْ مَا نَكَحَ ءَابَآؤُكُم مِّنَ ٱلنِّسَآءِ[النساء: ۲۲].

«هرگز عقد نکاح مبندید با زنانی که پدرانتان با آنان عقد نکاح بسته‌اند».

و نام پدر بر همه آن‌ها که نام بردیم اطلاق می‌گردد.

چهارم: همسر فرزند و همسر فرزندان هر اندازه پایین بروند خواه فرزند نسبی یا شیری بر شخص حرامند. چون خداوند می‌فرماید:

﴿وَحَلَٰٓئِلُ أَبۡنَآئِكُمُ ٱلَّذِينَ مِنۡ أَصۡلَٰبِكُمۡ[النساء: ۲۳].

«و (همچنین بر شما حرام است نکاح) زنان فرزندانتان که از پشت شمایند».

و این درباره فرزند نسبی و فرزندی است که از پشت شما است، و اما پسر رضاعی به حکم حدیث قبلی حکم پسر نسبی را دارد: «حرام است به سبب شیرخوارگی آنچه که حرام است به سبب نسب».

و در آیه گفته است: فرزندانی که از پشت شمایند، پس همسر فرزند خوانده و متبنی نکاحش حرام نیست، و این تحریم چهارم با اجرای صیغه عقد نکاح ثابت می‌شود.