فقه آسان در مذهب امام شافعی- جلد دوم

فهرست کتاب

کامل کردن دیه

کامل کردن دیه

از آنچه که گذشت دانسته شد که دیه نفس بنابر قول جدید یک صد شتر، و بنابر قول قدیم یک هزار دینار طلا یا دوازده هزار درهم نقره است. حالا که این را دانستی، بدان که جنایت گاهی نسبت به جان و نفس پیش می‌آید و گاهی نسبت به غیر نفس، و اگر نسبت به غیر نفس باشد گاهی نسبت به اندام‌ها و اطراف بدن از قبیل دستان و پاها و چشمان و گوش و امثال آن صورت می‌گیرد، و گاهی نسبت به غیر آن‌ها. و اگر نسبت به غیر طرفهای بدن صورت گیرد گاهی برای آن عضو ارش و غرامت و قیمت نقص آن مقدر و معین است و گاهی نیست، اگر قیمت و ارزش و ارش نقص آن مقدر و معین نباشد درباره دیه آن به حکومت عمل می‌شود که بعدا درباره حکومت سخن خواهیم گفت. و اگر میزان ارش و نقص آن عضو، مقدر و مشخص باشد در اثر جنایت فایده و منفعت عضو از بین می‌رود و عضو باقی است، مانند از بین رفتن بینائی چشم. و گاهی در اثر جنایت فایده و منفعت همراه خود عضو هر دو از بین می‌روند مانند قطع دستها و پاها و چشمان و گوشها که برای هر یک حکمی خاص است. اگر در اثر جنایت، عضو و منفعت آن هر دو از میان بروند تکمیل دیه نفس که یک صد اشتر است واجب می‌گردد، پس برای قطع هر دو دست دیه به صورت کامل گرفته می‌شود و برای قطع یک دست نصف دیه کامل. چون پیامبر جگفته است: «برای هر دو دست دیه کامل گرفته می‌شود» همان گونه که در حدیث جابر سو در نامه حضرت به مردم یمن آمده است: «و برای یک دست پنجاه شتر دیه است». و مقصود از دست، هر دو کف دست است چون خداوند فرموده است: «دستانشان را قطع کنید». و پیامبر جدست را از مفصل کف قطع کرد. پس این دلیل است که چه از نظر لغت و چه از نظر شرع عبارت است از کف تا مفصل کف. البته پنجاه شتر برای یک دست درست و سالم است، ولی اگر دست فلج و غیر سالم باشد ارش و غرامت آن به حکومت معین می‌شود، چون دست هم فایده و منفعت دارد هم زیبایی و آراستگی که حکومت، غرامت و نقص جمال آن را معین می‌کند.

و برای قطع هر دو پا دیه کامل داده می‌شود. چون پیامبر جگفته است: «قطع هر دو پا دیه دارد» همان گونه که در خبر ابن شعیب و در نامه پیامبر جبه مردم یمن آمده است، و برای یک پا، نصف دیه کامل می‌باشد و بین پای سالم و پای لنگ هیچ فرقی نیست از نظر دیه، چون عیب لنگیدن از خود پا نیست، بلکه یا از ران است یا از ساق یا تشنج اعصاب است. و برای قطع بینی، دیه کامل است وقتی که قسمت جلوی بینی که گوشت و نرمه بدون استخوان است بریده می‌شود، زیرا فایده بینی که جمع کردن بو است در لوله و نای بینی در آن می‌باشد، و به وسیله آن است و چون آن قسمت بریده شود دیگر بینی فایده‌ای ندارد، چون پیامبر جگفته است: «هرگاه قسمت جلوی بینی که مارن نام دارد به تمامی قطع گردد دیه کامل است». مارن، که قسمت گوشتی و نرمه بدون استخوان بینی است از سه طبقه تشکیل یافته است: دو طرف بینی، و ستون وسطی فاصل بین دو مجرای بینی. اگر مارن و قسمتی از قصبه و لوله اصلی بریده شود هم دیه و هم حکومت هر دو لازم می‌آید.

و برای قطع هر دو گوش اگر از بیخ بریده شوند دیه کامل است. و دلیل آن قضاوت عمر بن خطاب و عثمان بن عفان است بدین گونه، بدون این کسی با آنان مخالفتی کند. و به علاوه گوشها، عضوهایی هستند که چون دستها هم فایده دارند و هم زیبایی و جمال، و فایده و منفعت گوشها، جمع کردن صدا و رساندن آن به سوراخ گوش و محل شنوائی و پرده گوش و جلوگیری از داخل شدن آب و حشرات به داخل گوش است. و برای این کار فرقی بین کر و سالم نیست، چون شنوائی در پرده گوش و سوراخ آن است نه در خود گوش.

و برای هر دو چشم دیه کامل است. چون در نامه عمروبن حزم آمده است. و به علاوه چشمان، از بزرگترین و با اهمیت‌ترین اندام‌های بدن می‌باشند و نفعشان فراوان است و از دیگر اندام‌ها سزاوارتر هستند به این که، دیه آن‌ها کامل گرفته شود. و در این که دیه کامل گرفته می‌شود بین چشمان تیزبین یا کندبین، و سالم یا بیمار و چشمان سفید یا چشمان ضعیف اشک ریز و لوچ و کجبین فرقی وجود ندارد مادام که دید درست باشد. و برای یک چشم نصف دیه است، چون چنین آمده و برای این که هرگاه برای دو عضو دیه کامل واجب گردد، برای یکی از آن‌ها نصف دیه واجب می‌شود مانند دستها و پاها، و برای مژگان و پلکهای چهارگانه چشمان، دیه کامل است چون آن‌ها نیز جزو خلقت انسان و موجب جمال او می‌باشند، و دارای منفعت هستند و شباهت به دو دست دارند، و فرق نمی‌کند از آن کسی باشند که چشمان بینا دارد یا چشمان کور، و برای هر مژه و پلک چشم یک چهارم دیه است، و چون کل دیه آن‌ها بر چهار تقسیم می‌شود.

و برای زبان دیه کامل است، چون پیامبر جگفته است: «برای زبان دیه کامل است». و رای ابوبکر و عمر و علی شنیز بر این است، و کسی با رأی آنان مخالفت نکرده است. و برای این که زبان هم موجب جمال و زیبایی است و هم منفعت دارد، و فرقی نمی‌کند که، زبان گنگ و دارای لکنت باشد و با شتاب بگردد و یا سنگین باشد و سین را در ثاء ضم کند، و یا سین را ثاء تلفظ کند یا غیر آن باشد که دیه آن تفاوتی نمی‌کند.

و برای هر دو لب دیه کامل است. چون پیامبر جآن را در نامه عمروبن حزم ذکر کرده است. و لبها موجب زیبایی و دارای منفعت می‌باشند پس شبیه به دستها هستند، و برای یک لب، نصف دیه است و اگر کسی نسبت به لبها مرتکب جنایت شد و خشک و فلج شدند، دیه واجب می‌شود مانند دستها، و برای قطع آلت تناسلی و قطع خایه‌ها برای هر کدام دیه کامل است. به دلیل حدیث عمروبن حزم. و چون که آلت تناسلی وسیله تناسل است و از بهترین منافع و سودها است و فرق نمی‌کند طرف عنین و سست آلت باشد یا خیر، چون عنین بودن عیبی است که مربوط به آلت نیست. وجوب دیه کامل برای خایه‌ها برای آن است که آمده است: «برای خایه‌ها و بیضین دیه است» و آن‌ها از جمله تمام خلقت انسان و سبب و محل تناسل می‌باشند، و برای یک خایه نصف دیه است، و اگر کسی هر دو خایه را قطع کرد و منی شخص از بین رفت باید دو دیه بدهد.