چیزهائی که بر شخص در حال احرام حرام هستند
برکسی که در حال احرام است ده چیز حرام است:
۱- پوشیدن لباس دوخته.
۲- پوشاندن سر برای مردان.
۳- پوشاندن چهره و روی برای زنان. پس هرگاه مرد احرام بست و به حال احرام درآمد پوشاندن تمامی اعضای بدن و سر بر او حرام است خواه لباس دوخته باشد مانند پیراهن و شلوار و بیژامه یا غیر دوخته باشد مانند عمامه و دستار. چون در صحیحین آمده است که مردی از پیامبر جسوال کرد که مرد در حال احرام چه نوع لباس بپوشد؟ گفت:
«لَا تَلْبِسُوا مِنَ الثِّیابِ القَمِیصَ وَلَا العَمَامَةَ وَلَا السَّراویلاتِ وَلَا الْبَرَانسَ وَلا الخَفافَ إِلاَّ أَن لَّا یَجِدَ النَّعلَینِ فَیَلْبِسَ الخُفَّینِ وَلیَقْطَعْهُما أَسْفَلَ مِنَ الکَعبَینِ وَلَا تَلْبِسُوا مِنَ الثِّیابِ ما مَسَّهُ وَرسٌ أَو زَعفَرانُ».
«پیراهن و عمامه و شلوار و بیژامه و جامه بلند و خف را نپوشد مگر این که کسی نعلین نیابد که در آن صورت پایین خفین را تا قوزک پا ببرد و بپوشد و لباس رنگ شده با «ورس» و «زعفران» (لباس رنگی) نیز مپوشید».
و اما درباره نپوشاندن سر به علت این که شخصی در حال احرام بود و از شترش افتاد و فوت کرد پیامبر جگفت:
«لَا تُخَـمِّرُوا رَأسَهُ فَإِنَّهُ یَبْعَثُ یَومَ القِـیامَةِ مُلَبِّـیاً»(رواه الشیخان).
«سر او را نپوشانید (طوری کفن کنید او را که سرش پوشیده نشود) چون به راستی او در روز رستاخیز لبیک گویان زنده میشود یعنی در حال احرام».
برای شخص محرم جایز است که ازار را گره زده و آن را با نخی ببندد و میتواند در ازار جائی مانند جای تکمه قرار دهد و نخی را از آن بگذراند و آن را گره زند، به خلاف رداء که جایز نیست آن را گره بزند یا گوشهای از آن را به گوشهای دیگر با نخی ببندد، و میتواند شمشیری را حایل کند و جورابی را بر کمرش و وسطش ببندد. اینها درباره مرد بود، و اما درباره زن چهره و صورت او حکم سر مرد را دارد و باید تمام سر و بدنش را با لباس دوخته بپوشاند و او میتواند چهرهاش را نیز با پارچهای یا خرقهای بپوشاند مشروط بر آن که آن پارچه یا خرقه با چهرهاش تماس نداشته باشد و بدان متصل نباشد خواه به آن عمل نیاز داشته باشد به جهت محافظت از گرما یا سرما یا از خوف فتنه و امثال آن یا احتیاج و نیاز نداشته باشد.
۴- برای کسی که در حال احرام میباشد حرام است که مویش را شانه کند یا آن را از هم رها کند یا ناخن آن را بخاراند چنانچه بداند که به علت انباشته بودن مویش با شانه کردن و خاراندن، موی از آن کنده میشود.
۵- در احرام ازاله موی با تراشیدن حرام است. چون خداوند گفته است:
﴿وَلَا تَحۡلِقُواْ رُءُوسَكُمۡ حَتَّىٰ يَبۡلُغَ ٱلۡهَدۡيُ مَحِلَّهُ﴾[البقرة: ۱۹۶].
«سرتان را نتراشید تا زمانی که حیوان قربانی به محلش میرسد (یعنی مراسم و مناسک حج تمام میشود)».
بین موی سر و موی دیگر اندامهای بدن فرقی نیست و ازاله موی به هرشکل باشد حرام است خواه با تراشیدن یا با کندن یا با کوتاه کردن یا سوزاندن یا ازاله آن به وسیله واجبی و امثال آن باشد.
۶- ازاله و گرفتن ناخن نیز حکم ازاله موی را دارد، فرق نمیکند کوتاه کردن باشد یا بریدن به وسیله دندان یا شکستن و امثال آن. چون علما بر حرام بودن آن به هر شکل اجماع دارند.
۷- استعمال مواد خوشبوی در جامه و بدن چون مواد خوشبوی خود رفاهیت است و با روح احرام سازگار نیست، و حاجی باید ژولیده و غبارآلود باشد. چون پیامبر جگفته است: «... اما مواد خوشبوی که در تو موجود است آن را بشوی» و سه بار آن را گفت. مواد خوشبو چیزی است که هدف از استعمال آن ایجاد بوی خوش باشد، مانند گل خوشبوی و یاسمن و یاس و بنفشه. پس چنانچه کیسه یا خرقه محتوی مشک یا غیر آن را که دهانه آن بسته باشد حمل کند بر او حرام نیست خواه آن را ببرید یا خیر شافعی آن را به صراحت گفته است.
۸- کشتن حیوان شکاری در خشکی. صید و حیوان شکاری عبارت است از هر حیوان و جاندار وحشی که طبعا گرفتن آن ممکن نباشد مگر با حیله و نیرنگ خواه اهلی شده باشد یا خیر. در این که صید حرام است فرق نمیکند بین این که حیوان وحشی باشد یا پرنده، چون به هر حال نام صید و نخچیر بر آن اطلاق میشود و همان گونه که کشتن آن حرام است شکار کردنش نیز حرام است. به دلیل قول خدای تعالی:
﴿وَحُرِّمَ عَلَيۡكُمۡ صَيۡدُ ٱلۡبَرِّ مَا دُمۡتُمۡ حُرُمٗا﴾[المائدة: ۹۶].
«تا زمانی که در احرام باشید شکار کردن در خشکی بر شما حرام است».
وقتی شکار حرام است که گوشتش خوردنی و حلال باشد و شرطش آن است، و اما اگر حلال گوشت نباشد تعرض به آن حرام نیست و چنانچه در احرام به قتل حیوانی اقدام کرد که حلال گوشت نیست بر او فدیه واجب نیست بلکه گاهی در این نوع شکار مواردی خواهد بود که قتلش برای کسی که در احرام است مستحب است همان گونه که برای غیر محرم نیز چنین است. مانند حیوانات موذی، بلکه رافعی در فصل خوراکیها گفته است: کشتن برخی حیوانات واجب است، مانند مار، و کژدم، و موش، و سگ گزنده، و غراب، و گرگ، و شیر و پلنگ، و خرس، و کرکس، و عقاب، و کک، و زنبور، و پشه بزرگ.
۹- عقد نکاح و جماع و مباشرت توام با شهوات. پس بر کسی که در احرام است حرام میباشد ازدواج کند و عقد نکاح بندد برای خودش یا برای دیگری به وکالت یا به ولایت، چون پیامبرجگفت:
«لا یَنْکْحُ الْمُحْرِمُ وَلَا یُنْکِحُ».
«کسی که در احرام است نه کسی را به نکاح خویش در میآورد و نه برای کسی نکاح میبندد».
و در روایت آمده است: «لا یَخْطُبُ»«به خواستگاری نمیرود و خواستگاری نمیکند».
(به روایت مسلم و در روایت دارقطنی آمده است): «لَا یَتَزَوَّجُ المُحْرِمُ وَلَا یُزَوِّجُ»(رواه مسلم)
«کسی که در احرام است قبول ازدواج نمیکند و برای کسی نیز عقد ازدواج نمیبندد».
چنانچه عقد ازدواج را ببندد باطل است چون نهی کردن از آن موجب حرام بودن و فاسد بودن آن است، و این مورد اجماع یاران پیامبر جاست. همان گونه که عقد نکاح حرام است جماع نیز حرام است. چون خداوند فرموده است:
﴿فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِي ٱلۡحَجِّ﴾[البقرة: ۱۹۷].
«در حج مباشرت جنسی و (ارتکاب) اعمال فسق و جدال و نزاع وجود ندارد) یعنی نباید هیچ یک از آنها باشد».
«رفث» در آیه به معنی جماع است و مباشرت و نزدیکی بدون جماع نیز اگر با شهوت باشد حرام است، وهمچنین استمناء، زیرا اگر دواعی و عوامل جماع مانند عقد نکاح و استعمال مواد خوشبو حرام باشند نزدیکی بدون جماع و با شهوت به طریق اولی حرام میباشد، چون این نوع مباشرت و نزدیکی برای کسی که در اعتکاف است حرام میباشد و بدون شک تأکید حرمت آن در احرام بیشتر است.