فقه آسان در مذهب امام شافعی- جلد دوم

فهرست کتاب

دلیل وجوب نفقه والد بر ولد

دلیل وجوب نفقه والد بر ولد

دلیل وجوب نفقه والدین بر ولد قول خداوند است:

﴿وَصَاحِبۡهُمَا فِي ٱلدُّنۡيَا مَعۡرُوفٗا[لقمان: ۱۵].

«با والدین خود در دنیا مصاحبت به نیکی داشته باش».

﴿وَوَصَّيۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ بِوَٰلِدَيۡهِ إِحۡسَٰنًا[الأحقاف: ۱۵].

«و به انسان توصیه کرده ایم که با والدین خود به احسان و نیکی رفتار نماید». و پیامبر جگفته است: «أَطْیَبُ مَا یَأْکُـلُ الرَّجُلُ مِنْ کَسْبِهِ وَوَلَدُهُ مِنْ کَسْبِهِ». «پاکترین چیزی که انسان می‌خورد آن است که از کسب خویش بخورد، و فرزندش نیز از کسب او است». (احمد و اهل سنن و همچنین ابن حبان و حاکم آن را تخریج کرده‌اند).

وپیامبر جخطاب به کسی گفت: «أَنتَ وَمالُك لِأَبِیك»«تو و مالت از آن پدرت هستید». یعنی هم تو و هم مالت ملک پدرت می‌باشید. (احمد و ابوداود و ابن خزیمه آن را تخریج کرده‌اند). و پیامبرجگفته است: «إِنَّ أَوْلَادَکُمْ هِبَةٌ مِنَ اللهِ وَأَمْوَالُـهُمْ لَکُمْ إِذَا اَحتَجْتُمْ»«به راستی فرزندانتان هبه و بخششی از جانب خداوند به شما هستند، و اموال فرزندانتان از آن شما است هرگاه نیاز به آن داشته باشید». و قول خداوند تعالی که می‌گوید:

﴿مَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُ مَالُهُۥ وَمَا كَسَبَ ٢[المسد: ۲].

«مال وی و آنچه کسب کرده است او را بی‌نیاز نساخت و برایش سودی نداشت».

همه آنچه ذکر شد، دلیل است بر آن که فرزند از جمله کسب والد است. باید دانست که مادربزرگها و پدربزرگها ملحق به والدین هستند و حکم آن‌ها را دارند، اگر خود داخل در مفهوم ابوت نباشند، همان گونه که در عتق و سقوط قصاص و غیر آن به آن‌ها ملحق شده‌اند، چون به هرحال پیوند تنی و همخونی و شفقت نیز در آنان حاصل است.

نفقه والدین بر ولدشان با وجود شرایطی واجب می‌گردد:

اول: ولد باید فراخ حال و در یسر باشد. و از نظر شرع فراخ حال، کسی است که از قوت خود و عیالش در یک شبانه روز آن قدر اضافه داشته باشد که صرف هزینه والدین کند، و اگر آن قدر اضافه نداشته باشد چیزی بر وی واجب نیست، چون تنگ دست به حساب می‌آید. و برای نفقه و هزینه خویشاوند چیزهایی فروخته می‌شود که برای پرداخت وام فروخته می‌شود، از جمله، باغ و ملک و آب و غیر آن، چون این نفقه نیز یک حق مالی است که بدل عوض ندارد و شبیه به دین و وام است، و اگر فرزند مالی نداشته باشد و قدرت کسب و کار داشته باشد، مکلف می‌گردد که کسب و کار کند بنا به قول صحیح و جمهور علما برآن قولند.

دوم: نباید پدر و مادر مالی داشته باشند که کفایت آنان را کند.

سوم: نباید قادر بر کسب باشند و کسبی داشته باشند. چون کسب و قدرت بر کسب، به منزله داشتن مال است. و اگر تندرست باشند و کسبی نداشته باشند در مکلف ساختن آنان به کسب دو قول وجود دارد: بنابر قول اصح مکلف می‌شوند، چون قدرت بر کسب دارند. و قول دوم آن است که مکلف نمی‌شوند چون خداوند تعالی گفته است:

﴿وَصَاحِبۡهُمَا فِي ٱلدُّنۡيَا مَعۡرُوفٗا.

«در دنیا با آنان به نیکی مصاحبت کن». و مکلف ساختن آنان به کسب، مصاحبت به نیکی نیست.