فقه آسان در مذهب امام شافعی- جلد دوم

فهرست کتاب

اقسام عّده

اقسام عّده

عّده به چهار نوع تقسیم می‌شود:

اول: عدّه زنانی که طهر و حیض دارند که اگر آزاد باشند عده شان سه طهر و پاکی است چون خداوند می‌گوید:

﴿وَٱلۡمُطَلَّقَٰتُ يَتَرَبَّصۡنَ بِأَنفُسِهِنَّ ثَلَٰثَةَ قُرُوٓءٖ[البقرة: ۲۲۸]. «زنان طلاق داده شده باید سه پاکی را بگذارنند و تا گذشت سه پاکی انتظار بکشند».

و اگر زن کنیز باشد باید دو پاکی انتظار بکشد، چون عمر بن خطاب سگفت: «کنیز دو پاکی را عده می‌گیرد چون کنیز نصف زن آزاد است و به این جهت که نمی‌شود پاکی را نصف کرد نصف عّده آزاد برای وی دو است نه یک و نیم، مانند طلاق که آن هم دو است برای کنیز. کلمه (قرء) در آیه به معنی پاکی بین دو حیض است. پس اگر زن را در پاکی و طهری که در آن با وی نزدیکی به جماع نکرده باشد طلاق دهد، بقیه مدت طهر و پاکی بعد از طلاق یک قرء محسوب می‌شود، و اگر زن را در حیض طلاق دهد باید سه پاکی و طهر کامل منقضی گردد. و اگر زن عادت مستقیم و درستی در حیض نداشت و ادعای ا نقضای قرء و پاکی کرد اگر سوگند خورد باید او را تصدیق کرد.

و اگر در حیض عادت درست و مستقیم داشت برحسب عادت باید او را تصدیق کرد.

دوم: زنانی که کوچک هستند و هنوز قاعده نشده‌اند و زنانی که از قاعدگی باز ایستاده‌‌اند. اگر این‌ها آزاد باشند عده شان سه پاکی است. چون خداوند می‌فرماید:

﴿وَٱلَّٰٓـِٔي يَئِسۡنَ مِنَ ٱلۡمَحِيضِ مِن نِّسَآئِكُمۡ إِنِ ٱرۡتَبۡتُمۡ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَٰثَةُ أَشۡهُرٖ وَٱلَّٰٓـِٔي لَمۡ يَحِضۡنَ[الطلاق: ۴].

«و زنانی که از حیض یأس پیدا کرده و از آن باز ایستاده‌اند از زنان شما اگر شک داشتید سه پاکی انتظار بکشند و آن‌ها که قاعده نمی‌شوند نیز سه پاکی انتظار بکشند».

و زنان کنیز یک ماه و نیم باید انتظار بکشند. و درباره سن یأس از قاعدگی گفته‌اند: پنجاه سال و برخی گفته‌اند: شصت سال، و قول مشهورتر آن است که ۶۲ است. و برای سن یأس هر زنی، سن یأس اهل شهر و محل است. و برخی گفته‌اند: سن یأس نزدیکان وی معتبر است. پس هر زنی که خونش قطع شد آزاد یا غیر آزاد باشد، باید صبر کند تا این که قاعده شود، پس باقرء‌ها و پاکیها عده‌اش تمام می‌شود، یا یأس پیدا می‌کند و عده‌اش را با ماه‌ها به سر می‌برد، و نفقه و لباسش ادامه می‌یابد تا این که به آخرین حیض پا می‌گذارد یا یأس حاصل می‌کند بنا به قول معتمد.

سوم: زنی که شوهرش مرده است که اگر آزاد باشد، عده‌اش چهار ماه و ده روز است چون خداوند می‌گوید:

﴿وَٱلَّذِينَ يُتَوَفَّوۡنَ مِنكُمۡ وَيَذَرُونَ أَزۡوَٰجٗا يَتَرَبَّصۡنَ بِأَنفُسِهِنَّ أَرۡبَعَةَ أَشۡهُرٖ وَعَشۡرٗا[البقرة: ۲۳۴].

«و آن کسانی که از شما می‌میرند و زنانی را بعد از خود به جای می‌گذارند زنانشان باید چهار ماه و ده روز انتظار بکشند. (و اگر زنان آنان غیر آزاد و کنیز باشند دو ماه و پنج روز انتظار بکشند)».

چهارم: زنانی که آبستن هستند آزاد یا غیرآزاد عده شان، نهادن بار حمل است چون خداوند می‌فرماید:

﴿وَأُوْلَٰتُ ٱلۡأَحۡمَالِ أَجَلُهُنَّ أَن يَضَعۡنَ حَمۡلَهُنَّ[الطلاق: ۴].

زنانی که دارای بار حمل و آبستنی هستند اجلشان آن است که بار حملشان را بنهند (آنگاه عده شان تمام می‌شود)».

خواه بار حمل را که می‌نهند زنده باشد یا مرده و خواه صورت او ظاهر شده یا نشده باشد چون پاره گوشت، فرقی نمی‌کند و عده شان پایان می‌یابد. به خلاف نطفه و خون بسته‌ای که زن بنهد که آن را بار حمل نمی‌گویند. و خواه این زنان که بار می‌نهند شوهرشان مرده باشد یا نمرده باشد. به دلیل ظاهر آیه، و به دلیل آنچه در بخاری از ابن مسعود سدرباره زنی که شوهرش مرده و او آبستن است نقل گردیده که گفت: «آیا می‌خواهید بر وی سخت بگیرید و نمی‌خواهید برای وی رخصت قائل شوید» که این آیه نازل شد: «و آن‌ها که بار حمل دارند عده شان آن است که بارشان را بنهند». (و احمد و دارقطنی از ابی بن کعب تخریج کرده‌اند که گفت): گفتم: ای رسول خدا آیه ﴿وَأُوْلَٰتُ ٱلۡأَحۡمَالِ أَجَلُهُنَّ أَن يَضَعۡنَ حَمۡلَهُنَّبرای زنانی است که سه طلاقه شده‌اند یا برای زنی است که شوهرش مرده است؟ گفت: «هِیَ لِلْمُطَلَّـقَةِ ثَلاثاً وَلِلمُتَوَفّی عَنها زَوجُها»«آن برای زنی است که سه طلاقه شده است و برای زنی که شوهرش مرده باشد» (و ابن ماجه از زبیر بن عوام تخریج کرده است که ام کلثوم دختر عقبة نزد وی بود در حالی که آبستن بود به وی گفت): ای زبیر، نفس مرا خوش گردان با یک طلاق، و زبیر بن عوام او را یک طلاقه داد سپس به نماز بیرون رفت وقتی که از نماز برگشت، دید که وی بار حمل خویش را نهاده است و گفت: این زن را چه شده است که مرا فریب داد؟ خدای وی را فریب دهد و خدای جزای این خدعه وی را بدهد. سپس به حضور پیامبر جرفت که به وی گفت: «سَبَقَ الِکتابُ أَجَلَهُ اِخطِبها لِنَفسِك»«قرآن مهلت و عده وی را قبلا بیان کرده است پس عده‌اش تمام شده است او را برای خود مجددا خواستگاری کن».

و بخاری تخریج کرده است که سبیعه اسلمی بعد از وفات شوهرش وضع حمل کرد در حالی که نیم ماه (۱۵ روز) از وفات شوهرش می‌گذشت که پیامبر جبه وی گفت: «از عده وفات بیرون آمدی به هر کس که دلت می‌خواهد شوهر کن» از ابن عمربروایت شده است که گفت: «اگر زنی وضع حمل کند و شوهر بر بستر مرگ باشد عده‌اش پایان می‌یابد».

و درباره حمل شرط است که این آبستنی با نزدیکی به جماع صحیح و شرعی صورت گرفته باشد یا به جماع به شبهه. و اما ولدالزنا در عده اعتباری ندارد و با نهادن آن، عده پایان نمی‌یابد چون آب و نطفه زنان دارای احترام نیست.

و اما زنی که با وی نزدیکی نشده و دخول صورت نگرفته و طلاق داده شده باشد، خواه دوشیزه یا بیوه و شوهر دیده باشد، بر وی عده‌ای نیست و عده برای وی لازم نیست. چون خداوند می‌فرماید:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا نَكَحۡتُمُ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ ثُمَّ طَلَّقۡتُمُوهُنَّ مِن قَبۡلِ أَن تَمَسُّوهُنَّ فَمَا لَكُمۡ عَلَيۡهِنَّ مِنۡ عِدَّةٖ تَعۡتَدُّونَهَا[الأحزاب: ۴۹].

«ای کسانی که ایمان آورده اید هرگاه با زنان مؤمن ازدواج و نکاح کردید سپس آنان را طلاق دادید پیش از آن که با آنان نزدیکی کرده باشید شما بر آنان عده‌ای ندارید که در آن به عده بنشینند و انتظار بکشند».