فقه آسان در مذهب امام شافعی- جلد دوم

فهرست کتاب

اقرار

اقرار

اقرار در زبان عربی به معنی اثبات کردن چیزی است. «قَـرَّ الشَّیْئُ»یعنی ثابت شد. و در اصطلاح شرع یعنی اعتراف کردن به حق، و دلیل آن قرآن و سنت و اجماع امت است. و خداوند می‌فرماید:

﴿كُونُواْ قَوَّٰمِينَ بِٱلۡقِسۡطِ شُهَدَآءَ لِلَّهِ وَلَوۡ عَلَىٰٓ أَنفُسِكُمۡ[النساء: ۱۳۵].

«قیام به قسط کنید (و عدالت را اجرا کنید) و برای رضای خدا شهادت بدهید (و شهادت به حق بدهید) حتی اگر به زیان خودتان هم باشد».

و شهادت بر علیه خود دادن همان اقرار است. و در حدیث آمده است که پیامبر جگفت:

«وَاغْدُ يَا أُنَيْسُ عَلَى امْرَأَةٍ هَذَا، فَإِنِ اعْتَرَفَتْ فَارْجُمْـهَا». «ای انیس فردا پیش زن این مرد (که زنش را متهم به زنا می‌کند) برو اگر خود به آن گناه اعتراف کرد رجمش کن». (به روایت شیخین).

و چون شهادت بر اقرار صحیح است پس اقرار به طریق اولی صحیح است.

چیزی که به آن اقرار می‌شود دو نوع است:

یکی اقرار به حق الله، پس اگر کسی اقرار به چیزی کرد موجب حدّی از حدود الهی می‌گردد مانند زنا و می‌خوارگی و دزدی سپس برگشت و پشیمان شد از وی پذیرفته می‌شود. چون پیامبر جگفته است: «اِدرَؤُوْا الحُدُوْدَ بِالشُّبُهاتِ»«حدود را با شبهه دفع کنید». و این که خود از اقرار برگشته و پشیمان شده است ایجاد شبهه می‌کند که امکان دارد راست بگوید. و پیامبر جبه «ماعز» که خود اعتراف به زنا کرد و گفت: «لَعَلَّك قَبِلتَ»«شاید او را بوسیده باشی» اگر پشیمان از اقرار مقبول نبود گفتن این سخن و تعریض به وی که برگردد فائده‌ای نداشت. و باید دانست که فائده برگشت از اقرار در دزدی این است که حد دست بریدن و قطع را از او ساقط می‌کند ولی مال دزدیده شده را از او ساقط نمی‌کند چون حق انسانی است.

نوع دوم: اقرار به حق آدمی و انسانی است. پس اگر کسی به حقّی از حقوق انسانی مانند قذف و امثال آن اقرار کرد سپس از اقرار خود برگشت، برگشت و پشیمانی او قبول نیست، و فرق بین حق الله و حق الناس آن است که در حق الله مسامحه و چشم پوشی مورد نظر است، و در حق الناس چنین نیست و پی گیری مورد نظر است.