فقه آسان در مذهب امام شافعی- جلد دوم

فهرست کتاب

عقد نکاح

عقد نکاح

بستن نکاح و اجرای عقد نکاح درست نیست مگر به وسیله سرپرست زن که، مرد است و به حضور دو شاهد عادل، اما شرط وجود ولی به دلیل قول خدای تعالی:

﴿وَإِذَا طَلَّقۡتُمُ ٱلنِّسَآءَ فَبَلَغۡنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا تَعۡضُلُوهُنَّ أَن يَنكِحۡنَ أَزۡوَٰجَهُنَّ إِذَا تَرَٰضَوۡاْ بَيۡنَهُم بِٱلۡمَعۡرُوفِ[البقرة: ۲۳۲].

«هرگاه زنان را طلاق گفتید و مدت عده‌شان به پایان رسید (و زن و شوهر از کرده خودشان پشیمان شدند و خواستند از نو به همسری یکدیگر درآیند) شما اولیا زنان، منع مکنید زنان را از زناشوئی با شوهرانشان وقتی که زن و شوهر به خوبی با یکدیگر خشنود شدند». و این آیه درباره معقل بن یسار نازل شد که خواهر خود را به نکاح یکی از مسلمانان در آورد، او خواهر معقل را یک طلاق داد و رجعت نکرد، تا این که عده‌اش گذشت بعد هم او و هم زوجه‌اش پشیمان شدند، و از جمله خواستگاران خواهر معقل یکی همان شوهر طلاق دهنده او بود. معقل گفت: او را به نکاح تو درآوردم و تو را گرامی داشتم او را طلاق دادی، قسم به خدا که به سوی تو بر نمی‌گردد، که این آیه نازل شد و معقل آن را شنید گفت: فرمان خدا را اطاعت کردم و شوهر خواهر خود را صدا زد و مجددا خواهر خود را به نکاح او در آورد. بخاری این روایت را نقل کرده است.

اگر زن می‌توانست و حق داشت که خود نکاح کند و عقد نکاح ببندد ولی و سرپرست او از ممانعت نهی نمی‌شد و پیامبر جفرموده است:

«لَا نِکَاحَ إِلَّا بِوَلِـیٍّ وَشاهِدَیْ عَدْلٍ وَمَاکَانَ مِنْ نِکاحٍ غَیرِ ذَلك فَهُوَ بَاطِلُ».

«هیچ عقد نکاحی درست نیست مگر این که ولی زن عقد نکاح را ببندد و دو نفر شاهد عادل حضور داشته باشند، و هر نکاحی که به این صورت واقع نشود باطل است» ابن حبان این روایت را در صحیح خود نقل کرده است و گفته است: درباره حضور دو شاهد عادل در هنگام عقد نکاح جز این روایت صحیح دیگری نداریم. و از ابوهریره سروایت شده که پیامبر جگفته است:

«لَا تُزَوِّجُ المَرْأَةُ وَلَا تُـزَوِّجُ نَفسَها وَکُنّـا نَقُولُ: التِّی تُزَوِّجُ نَفْسَها هِیَ الزّانِـیَةُ».

«زن زن را، و نفس خود را عقد نکاح نمی‌بندد و نباید خود عقد نکاح خودش یا زن دیگری را جاری کند، و ما می‌گفتیم: آن زن که خود عقد نکاح خود را می‌بنند او زنی است زناکار، یعنی نکاحش صحیح نیست».

(دارقطنی آن را به شرط صحیح روایت کرده است). و از حضرت عایشه لروایت شده است که پیامبر جگفت:

«أَیَّمَا امْرَاَةٍ نَکَحَتْ بِغَیْرِ إِذْنِ وَلِـیَّها فَنِکاحُهَا باطِلٌ ثَلَاثَ مَرّاتٍ».«هر زنی که خود صیغه عقد خویش را ببندد و عقد نکاح خود را ببندد بدون اجازه و اذن ولی شرعی خود، این نکاح و عقد نکاح وی باطل است. و سه بار گفت باطل است».

(به روایت ابوداود وابن ماجه و ترمذی که آن را حسن دانسته و به روایت ابن حبان و حاکم که آن را به شرط شیخین صحیح دانسته است).

و اما حضور دو شاهد عادل، به دلیل همان حدیثی است که گفت: «هیچ عقد نکاحی درست نیست مگر ولی آن عقد را ببندد و دو شاهد عادل باشند» امام شافعی /گفته است: هرگاه در میان جمعی زنی باشد که ولی شرعی ندارد، و آن زن مردی را ولی امر خود قرار داد که او از عقد نکاح بندد درست است، چون این عمل او به منزله حَکَم برای خود قرار دادن است، و کسی که حکم قرار داده است می‌تواند جانشین حاکم تلقی گردد.