آزاد کردن برخی از عبد
جایز است که شخص بعضی از عبد خود را آزاد کند همان گونه که میتواند همه او را آزاد کند. پس هرگاه بعضی از عبد را آزاد کرد تمامش آزاد میشود، به دلیل این که شخص سهمی از یک غلام را آزاد کرد آن را برای پیامبر جذکر کردند که گفت: «خداوند شریک ندارد» به روایت ابوداود. و در روایتی آمده است که گفت: «او آزاد است به تمامی».
هرگاه عبدی بین دو نفر مشترک بود و یکی از آنها در آن حال که فراخ دست بود سهم خویش را آزاد کرد (در حال عتق در یسر و فراخی بود) بر او است که بهای سهم شریکش را نیز بپردازد و عبد آزاد میگردد، و آزادی به آن قسمت دیگر هم سرایت میکند، و اگر آزاد کننده تنگدست باشد فقط سهم او آزاد میگردد و باقی به حالت بندگی و رقیت میماند، چون پیامبر جگفته است:
«مَنْ أَعْتَقَ شِرْكًا لَهُ فِي عَبْدٍ فَكَانَ لَهُ مَالٌ يَبْلُغُ ثَمَنَ الْعَبْدِ قُوِّمَ عَلَيْهِ قِيمَةُ الْعَدْلِ فَأَعْطَى شُرَكَاءَهُ حِصَصَهُمْ وَأُعْتِقَ عَلَيْهِ الْعَبْدُ وَإِلاَ عَتَقَ مِنْهُ مَا عَتَقَ».
«هرکس سهم خود را در عبدی آزاد کرد و او مالی داشت که قیمت عبد را میرسید تمام عبد به قیمت عادلانه مال او میشود و سهم شرکایش را میدهد و عبد از جانب او آزاد میگردد (ثوابش مال او است)، و اگر به اندازه قیمت و بهای عبد را نداشته باشد فقط سهم او آزاد میگردد». (به روایت شیخین). و در روایت بخاری چنین است: «اگر آزاد کننده فراخ حال و در یسر بود باید بهای تمام عبد را بپردازد سپس آن عبد آزاد است».