اجاره
اجاره، عقدی است بر منفعتی که آن منفعت مقصود و معلوم و مشخص است و قابلیت بخشیدن و مباح کردن را داشته باشد (یعنی مالک بتواند آن منفعت را ببخشد یا آن را مباح گرداند). این عقد در برابر عوض معلوم و بهای معلومی باشد.
دلیل جواز و صحت اجاره قرآن کریم و سنت نبوی و اجماع امت محمدی است.
خداوند گفته است:
﴿قَالَتۡ إِحۡدَىٰهُمَا يَٰٓأَبَتِ ٱسۡتَٔۡجِرۡهُۖ إِنَّ خَيۡرَ مَنِ ٱسۡتَٔۡجَرۡتَ ٱلۡقَوِيُّ ٱلۡأَمِينُ ٢٦﴾[القصص: ۲۶].
«دختر (شعیب) گفت: ای پدر، او را به مزدوری بگیر و اجارهاش کن (چون او) بهترین کسی است که اجارهاش میکنی و قدرتمند و امین است».
و خداوند گفته است:
﴿فَإِنۡ أَرۡضَعۡنَ لَكُمۡ فََٔاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ﴾[الطلاق: ۶].
«اگر مادران (به کودکانتان) شیر دادند مزد آنها را بدهید».
و بخاری روایت کرده است که پیامبر جگفته است:
«ثَلاثَـةٌ أَنا خَصْمُهُم یَومَ القِیامَةِ: رَجُلٌ أَعْطابِیِ ثُمَّ غَدَرَ وَرَجُلٌ باعَ حُرّاً فَأَکَلَ ثَمَنهُ وَرَجُلٌ استَأجَرَ أجیِراً فَاستَو فی مِنهُ وَلَم یُعطِهِ أَجرَهُ».
«سه کسند که روز قیامت من طرف دعوی ایشانم: مردی که امان به نام من بدهد سپس مرتکب غدر و خیانت شود، و مردی که آزادهای را بفروشد و بهای او را بخورد، ومردی که کسی را به مزدوری بگیرد و کار را به تمامی از او بکشد و مزد او را ندهد».
و باز هم پیامبر جگفته است:
«اُعْطُوا الأَجِیرَ أَجْرَهُ قَبْلَ أَنْ یَجُفَّ عَرَقُهُ».
«مزد کارگر را بدهید پیش از آن عرقش خشک شود».