استبراء (طلب پاکی رحم)
استبراء به معنی طلب برائت و طلب پاکی و دوری از حاملگی است. و شرعاً عبارت است از اینکه زنی را که به سبب ملک یمین حادث شده، یا زوال، گرفته مدتی نگاه دارند به منظور برائت رحم و پاکی رحم وی به جهت تعبد و پیروی فرمان شارع. و دلیل آن قول پیامبر جاست درباره اسیران جنگ اوطاس که گفت: «أَلَا لَا تُوْطَأُ حَامِلٌ حَتَّی تَضَعَ وَغَیْرُ ذَاتِ حَمْلٍ حَتَّی تَحِیْضَ حَیْضَةً»«هان ای مردم بدانید زن اسیری که حامله و آبستن باشد نباید با وی نزدیکی جنسی صورت بگیرد تا این که بارش را مینهد، و آن که آبستن نباشد نباید با وی نزدیکی به جماع صورت گیرد تا این که یک بار قاعده شود». (ابوداود و غیر او آن را روایت کردهاند).
برای وجوب استبراء دو سبب وجود دارد:
اول: حادث شدن ملکیت بر کنیز و به ملکیت کسی درآمدن کنیز، خواه شخصی از طریق ارث یا خریداری یا هبه یا وصیت یا اسیر کردن مالک وی شود. سپس باید دانست که درباره کنیز فرقی نمیکند که صغیره یا کبیره، حائل یا حامله، دوشیزه یا بیوه باشد، و خواه او را از مردی به تملک خود درآورده باشد یا از زنی، یا از کودکی و خواه آن که قبلا استبراء حاصل کرده باشد یا خیر. به دلیل این که حدیث درباره اسیران جنگ اوطاس عام است با آن که پیامبر جعلم داشت به اینکه در میان آنان دوشیزه و پیرزن نیز وجود دارد.
پس اگر کنیز از جمله زنانی بود که قاعده میشوند، او را با نگاه داشتن مدت یک حیض استبراء رحم کند. و برخی گفتهاند: با مدت یک بار طهر مانند عده. و اگر به علت صغر سن یا به علت رسیدن به سن یأس قاعده نمیشد، برخی گفتهاند: با سه ماه انتظار برائت به رحم وی حاصل کند. و برخی گفتهاند: با یک ماه. زیرا پیامبر جمیفرماید: «اگر حامله و آبستن باشد با نهادن بار حمل برائت رحم وی حاصل میشود». به دلیل عمومیت خبر.
دوم: سبب دوم وجوب استبراء عبارت است از زوال مالکیت، از کنیزی که با وی نزدیکی به جماع صورت گرفته به سبب ملک یمین، که زوال ملکیت از وی به سبب مرگ اربابش یا به سبب آزادیش بوده، و بر وی لازم است استبراء را حاصل کند تا فراش و همخوابگی قبلی وی از میان برود، و استبراء وی با یک ماه انتظار حاصل میشود اگر از آنها باشد که با پشت گذاشتن ماهها عده شان تمام میشود، یا استبراء با حیض حاصل میشود اگر از جمله زنانی باشد که قاعده میشوند. و ازدواج کنیز پیش از استبراء جایز نیست ولی پیش از استبراء میتوان وی را فروخت.