حیات صحابه – جلد ششم

فهرست کتاب

ابوذر سو شنیدن تسبیح سنگریزه در دست پیامبر صو در دست بعضی اصحاب

ابوذر سو شنیدن تسبیح سنگریزه در دست پیامبر صو در دست بعضی اصحاب

بزار از سوید بن زید روایت نموده، که گفت: ابوذر را دیدم که تنها در مسجد نشسته است، من آن را غنیمت دانستم و نزدش نشستم، و عثمان سرا برایش یادآور شدم. وی گفت: برای عثمان ابداً جز خیر نمی‏گویم، به سبب چیزی که نزد رسول خدا صدیدم. من اوقات فراغت رسول خدا صرا پیگیری می‏نمودم و از وی می‏آموختم. روزی رفتم که وی بیرون شده است، دنبالش نمودم، وی در جایی نشست و من هم نزدش نشستم، گفت: «ای ابوذر، چه تو را آورده است؟» می‏گوید: گفتم: خدا و رسولش مرا اینجا آورده‏اند. می‏گوید: ابوبکر سآمد، و سلام داد و به طرف راست پیامبر صنشست، برایش گفت: «چه تو را اینجا آورده‏ای ابوبکر؟» گفت: خدا و پیامبرش. می‏افزاید: بعد عمر سآمد، و به طرف راست ابوبکر نشست، پیامبر صگفت: «ای عمر، چه تو را آورده است؟» گفت: خدا و رسولش، بعد از آن عثمان سآمد و به طرف راست عمر سنشست، گفت: «ای عثمان، چه تو را آورده است؟» گفت: خدا و پیامبرش. می‏گوید: آن گاه پیامبر صهفت سنگریزه - یا نه سنگریزه - را گرفت، و آنان در دستش تسبیح گفتند، حتی که از آنان صدایی چون صدای زنبور عسل شنیدم. باز آنان را گذاشت و خاموش شدند. بعد از آن، آنان را بر دست ابوبکر گذاشت، و در دست وی هم تسبیح گفتند، حتی که از آنان صدایی چون صدای زنبور عسل شنیدم. باز آنان را گذاشت و خاموش گردیدند، باز آنان را گرفت و در دست عثمان گذاشت، و آنان در دست وی تسبیح گفتند، حتی که از آنان صدایی چون صدای زنبور عسل شنیدم. باز آنان را گذاشت و خاموش گردیدند. هیثمی (۲۹۹/۸) می‏گوید: این را بزار به دو اسناد روایت کرده است، و رجال یکی از آنان ثقه‏اند، و در بعضی‌شان ضعف می‏باشد. می‏گویم: در روایتی که هیثمی از بزار نقل نموده، ذکر عمر سدر تسبیح سنگریزه‏ها نیامده است.

و بیهقی این را، چنانکه در البدایه (۱۳۲/۶) آمده، از سوید از ابوذر روایت نموده، و حدیث را به مثل آن متذکر شده، و در آن آمده: بعد از آن، آنان را گرفت و در دست عمر سگذاشت، و آنان تسبیح گفتند، حتی که از آنان آوازی چون آواز زنبور عسل شنیدم، باز آنان را گذاشت و خاموش گردیدند. و در آخرش افزوده: آن گاه پیامبر صگفت: «این خلافت نبوت است»، و ابونعیم این را در الدلائل (ص ۲۱۵) از سوید از ابوذر مانند آن روایت نموده، مگر این که وی زیادت بیهقی را ذکر نکرده است، و طبرانی این را در الأوسط از ابوذر به اختصار روایت نموده، و افزوده است: بعد از آن، آنان را برای علی داد، و آنان را گذاشت و خاموش گردیدند. هیثمی (۱۷۹/۵) می‏گوید: در این محمدبن ابی حمید آمده، و ضعیف می‏باشد. و هیثمی (۲۹۹/۸) هم چنان می‏گوید: این را طبرانی در الأوسط از ابوذر روایت نموده، و در یکی از طریق‌هایش افزوده: تسبیح آنان را هر کس که در حلقه نشسته بود می‏شنید، و گفت: بعد از آن، آنان را برای ما داد، و با هیچ یک از ما تسبیح نگفتند. ابونعیم این را در الدلائل (ص۵۴) از طریق سوید به اختصار روایت کرده است، و از طریق جبیربن نفیر حضرمی آن را به طولش روایت نموده، و افزوده است: تسبیح آنان را کسی که در حلقه بود می‏شنید.