حفاظت از باران به دعا
ابن ابی الدنیا در کتاب مجابی الدعوة و ابن عساکر از ابن عباس بروایت نمودهاند که گفت: عمربن الخطاب سفرمود: با ما بهسوی سرزمین قوممان بیرون شوید، بنابراین بیرون گردیدیم، من و ابی بن کعب سدر آخر مردم قرار داشتیم. در این هنگام ابری پدیدار گردید، ابی گفت: بار خدایا، اذیتش را از ما برگردان، و در حالی به آنان رسیدیم، که بارهایشان تر شده بود. عمر گفت: آیا آنچه به ما رسیده، شما را نرسیده است؟ گفتم: ابوالمنذر به خداوند دعاء نمود، تا اذیت آن را از ما منصرف گرداند. عمر گفت: چرا برای ما هم همراه خودتان دعا نکردید. این چنین در المنتخب (۱۳۲/۵) آمده است.