ابوموسی و شنیدن آواز غیبی در یک سریه بحری
حاکم (۴۶۷/۳) از ابن عباس بروایت نموده که: پیامبر صابوموسی سرا امیر سریه بحری مقرر نمود، و در حالی که کشتی با آنان در بحر از طرف شب در حرکت بود، ناگهان منادیی از بالای سرشان آنان را صدا نمود: آیا شما را از فیصلهای، که خداوند آن را بر خود فیصله نموده است خبر ندهم؟ کسی که برای خدا در یک روز گرم تشنه میشود، بر خداوند حق میباشد که وی را در روز تشنگی بزرگ آب بدهد [۲۷۲]. حاکم میگوید: این حدیث از اسناد صحیح برخوردار است، ولی بخاری و مسلم روایتش ننمودهاند. و ذهبی گفته: این مؤمل ضعیف است.
و ابونعیم این را در الحلیه (۲۶۰/۱) از ابوبرده از ابوموسی بروایت نموده، که گفت: برای غزا در بحر خارج شدیم، در حالی که در حرکت بودیم و باد به خوبی برایمان میوزید، و بادبان کشتی بلند بود، ناگهان صدا کنندهای را شنیدیم که صدا مینمود: ای اهل کشتی، توقف کنید تا برایتان خبر دهم، و هفت بار پی در پی چنین صدا نمود، ابوموسی میگوید: من در مقدم کشتی ایستادم و گفتم: تو کیستی؟ و تو از کجا هستی؟ آیا نمیبینی ما در کجا هستیم، و آیا میتوانیم توقف کنیم؟ میافزاید: صدا کننده برایم جواب داد: آیا شما را از فیصله خداوند ﻷکه بر نفس خود فیصله نموده است خبر ندهم؟ میگوید: گفتم: آری، خبرمان بده، گفت: خداوند تعالی بر نفس خود فیصله نموده است، که کسی نفس خود را در یک روز گرم برای خداوند ﻷتشنه نماید، بر خداوند حق میباشد، که وی را روز قیامت سیرآب سازد. میگوید: بعد از آن ابوموسی همیشه چنان روز سخت گرم را تعقیب و انتظار مینمود، که نزدیک میبود در آن انسان از شدت گرما پوست اندازد، و روزهاش میگرفت.
[۲۷۲] ضعیف. حاکم (۳/ ۴۶۷) وی آن را صحیح دانسته اما ذهبی می گوید: در سند آن ابن مومل ضعیف است.