حیات صحابه – جلد ششم

فهرست کتاب

تندرست شدن مخلد بن عقبه از غده‏اش به سبب دم انداختن پیامبر صدر آن

تندرست شدن مخلد بن عقبه از غده‏اش به سبب دم انداختن پیامبر صدر آن

طبرانی از مخلد بن عقبه (بن عبدالرحمن) بن شرحبیل از جدش عبدالرحمن از پدرش سروایت نموده، که گفت: نزد رسول خدا صدر حالی آمدم، که در کف دستم غده‏ای بود [۳۹۱]، و گفتم: ای رسول خدا، این غده دستم را آماسانیده است، و از گرفتن قبضه شمشیر و گرفتن لگام سواری بازم داشته است. رسول خدا صگفت: «به من نزدیک شو»، نزدیک شدم، و کف دستم را باز کردم، او در کف دستم دم انداخت، و بعد از آن دستش را بر غده گذاشت، و آن را تا مدتی با کف دستش مالید و بعد دستش را بلند نمود، و من دیگر اثرش را ندیدم [۳۹۲]. هیثمی (۲۹۸/۸) می‏گوید: مخلد و کسانی را که ما فوق وی هستند نشناختم، و بقیه رجال آن رجال صحیح‌اند.

[۳۹۱] نوعی از غده‏های زیر پوست، که وقتی فشارش بدهی حرکت نماید. [۳۹۲] ضعیف. طبرانی (۷/ ۳۰۶) هیثمی (۸/ ۲۹۸) می گوید: مخلد و بالاتر از او را نشناختم و بقیه رجال آن رجال صحیح‌اند.