برکت در گوشت برکت در گوشت مسعودبن خالد
طبرانی از مسعودبن خالد سروایت نموده، که گفت: برای رسول خدا صگوسفندی روان نمودم، و بعد از آن دنبال کاری رفتم. رسول خدا صنصف آن را برایشان مسترد نموده بود. بعد من بهسوی ام خناس - همسر وی - برگشتم، و دیدم که نزدش گوشت است. گفتم: ای ام خناس، این گوشت چیست؟ گفت: دوستت صاین را از گوشتی که برایش روان نموده بودی، به ما برگردانیده است. گفت: چرا این را برای عیالت نمیدهی؟ همسرش گفت: این پس خوردهشان است، و همهشان خوردهاند، و آنان دو گوسفند و سه گوسفند را ذبح میکردند، و برایشان کفایت نمیکرد [۳۶۸]. هیثمی (۳۱۰/۸) میگوید: در این کسانی است که من آنان را نشناختم.
[۳۶۸] ضعیف. طبرانی (۲۰/ ۳۳۵) هیثمی (۸/ ۳۱۰) می گوید: در سند آن کسانی هستند که آنان را نشناختم.