بیانیه دیگر ابوبکر سدرباره تقوی و عبرت گرفتن از کسانی که گذشتهاند
ابونعیم در الحلیه (۳۵/۱) از عمروبن دینار روایت نموده، که گفت: ابوبکر سبیانیه داد و گفت: شما را با فقر و فاقهتان به این سفارش میکنم، که از خدا بترسید و بر وی طوری ثنا بگویید، که اهل آن است، و از وی مغفرت بخواهید، که وی بخشاینده است... و مانند حدیث عبداللَّه بن عکیم را متذکر شده، و افزوده است: بدانید، تا وقتی به خداوند ﻷاخلاص نمایید، از پروردگارتان اطاعت نمودهاید، وحقتان را حفظ نمودهاید، مالهایتان را در روزهایی که در آن زندگی به سر میبرید انفاق کنید، و آن را نفلی در پیش روی خویش گردانید، چیزهایی را که در روزهای زندگی خویش مصرف نمودهاید، در وقت فقر و حاجتمندی خود در میابید، گذشته از این، ای بندگان خدا، درباره کسانی که قبل از شما بودند فکر نمایید، که دیروز کجا بودند، و امروز کجااند؟ پادشاهانی که زمین را کشتکاری و آباد کردند کجااند؟ فراموش شدهاند، و یادشان هم فراموش گردیده است، و آنان امروز چون هیچاند، آن است خانههایشان که ویران شده و فرو افتادهاند، البته به سبب ظلم و ستمی که روا داشتند، و خود در تاریکیهای قبرهااند، و آیا هیچ یک از ایشان را در مییابی و یا از آنان صدای آهستهای میشنوی؟ و آنانی را که از دوستان و برادرانتان میشناسید، کجااند؟ در آنچه وارد شدهاند، که قبلاً تقدیم کرده بودند، و بدبختی یا سعادت را دریافتهاند، در میان خداوند تعالی و هیچ یک از مخلوقش نسبی نیست، که به سبب آن برایش خیر بدهد، و یا بدی و شری را از وی به سبب همان نسب دفع نماید، دادن خیر و دفع نمودن ضرر فقط و فقط به طاعت و پیروی امر وی پیوند دارد، و آن خیر، خیر نیست که بعدش دوزخ باشد، و آن شر، شر نیست که بعدش جنت باشد، با این گفتهام، برای خودم و شما از خداوند تعالی آمرزش میطلبم.
و نزد وی همچنان از نعیم بن نمحه روایت است که گفت: در خطبه ابوبکر صدیق سچنین آمده بود: آیا نمیدانید، که شما در اجل معلوم صبح و بیگاه میکنید... و مانند حدیث عبداللَّه بن عکیم را متذکر شده، و افزوده است: و در سخنی که به رضای خداوند تعالی گفته نشود خیری نیست، و در مالی که در راه خداوند ﻷمصرف و انفاق نگردد خیری نیست، و در کسی که جهلش بر بردباری اش غلبه مینماید خیری نیست، و درکسی که در راه خدا، از ملامت ملامتگر میهراسد خیری نیست [۱۰۳]. این چنین در حلیه ابونعیم (۳۶/۱) آمده است.
طبرانی نیز این را به طولش از طریق نعیم بن نمحه با زیادتی که ابونعیم آن را ذکر نموده؛ چنانکه حافظ ابن کثیر در تفسیرش (۳۴۲/۴) از آن یادآوری نموده، روایت کرده است، و ابن کثیر درباره آن میگوید: این یک اسناد جید است، و همه رجالش ثقهاند، و شیخ جریر بن عثمان، که نعیم بن نمحه است، من نه مجروح بودنش را میدانم و نه ثقه بودنش را، مگر این که ابوداود سجستانی حکم نموده، که شیخهای جریر همهشان ثقهاند،و شواهد دیگری، از راههای دیگر برای این خطبه روایت شده است.
[۱۰۳] ضعیف. هیثمی می گوید: طبرانی آن را در الکبیر روایت نموده. همچنین نعیم بن نمحة را ندیدم کسی وی را معرفی نموده باشد (۱۸۹).