حیات صحابه – جلد ششم

فهرست کتاب

قول مردی از مرتدین درباره شجاعت اصحاب ش

قول مردی از مرتدین درباره شجاعت اصحاب ش

بیهقی (۱۷۵/۸) از زهری روایت نموده، که گفت: هنگامی که خداوند ابوبکر سرا به خلافت برگزید، و عده‏ای از عرب‏ها از اسلام مرتد گردیدند، ابوبکر برای غزا بیرون گردید، تا اینکه به خاکدانیی به بقیع رسید، ولی درباره مدینه ترسید، و از آنجا برگشت و خالدبن ولید بن مغیره، شمشیر خدا را امیر مقرر نمود، و مردم را برای بیرون شدن با وی طلب نمود، و دستورش داد، تا بر گوشه مضر عبور کند، و با کسانی که در میان آنان از اسلام مرتد گردیده‏اند، بجنگد، و بعد از آن به‌سوی یمامه حرکت نماید، و با مسلیمه، کذاب بجنگد. به این صورت خالدبن ولید حرکت نمود، و با طلیحه کذاب اسدی جنگید، و خداوند وی را شکست داد. وی را عیینه بن حصن بن حذیفه فزاری هم پیروی نموده بود، هنگامی که طلیحه کثرت شکست یارانش را دید، گفت: وای بر شما! چه شما را شکست می‏دهد؟ مردی از آنان گفت: من برایت بیان می‏کنم، که چه شکست‌مان می‏دهد. هر مرد ما دوست می‏دارد، که همراهش قبل از وی به قتل برسد، و ما با قومی روبرو می‏شویم، که هر کدامش دوست می‏دارد قبل از همراه خود به قتل برسد. طلیحه مرد جنگی بود، و در قتال مهارت خاص داشت، و در آن روز وی عکاشه بن محصن سو ابن اقرم را به قتل رسانید، هنگامی که حق بر طلیحه غالب گردید، پیاده شد و بعد از آن اسلام آورد، و برای عمره احرام بست... و حدیث را متذکر شده است.