حیات صحابه – جلد ششم

فهرست کتاب

برکت در روغن ام شریک

برکت در روغن ام شریک

ابن سعد (۱۵۷/۸) از ام شریک لروایت نموده که: نزد وی مشکی بود که در آن برای رسول خدا صروغن اهداء می‏نمود. می‏گوید: روزی اطفالش از وی روغن خواستند، و روغن نبود. وی به‌سوی همان مشک برخاست تا ببیند، ناگهان متوجه شد که از آن روغن می‏رود. می‏گوید: آن گاه برای‌شان از آن روغن ریخت، و تا مدتی از آن خوردند. بعد از آن رفت که ببیند چقدر باقی مانده است، و همه‏اش را ریخت، به این صورت روغن آن تمام گردید. بعد از آن نزد رسول خدا صآمد، و پیامبر صبرایش گفت: «آیا ریختی آن را؟ اگر آن را نمی‏ریختی تا زمانی برایت دوام می‏نمود».

و نزد وی هم چنان به نقل از یحیی بن سعید آمده، که گفت: وی مشک روغنی داشت، که هر کسی نزدش می‏آمد، آن را برایش عاریت می‏داد. مردی آن را قیمت نمود، گفت: در آن شیره انگور نیست، و دمیدش، و در آفتاب آویزانش نمود. ناگهان متوجه گردید که از روغن پر شده است. می‏گوید: گفته می‏شد: و از نشانه‏های خداوند، مشک ام شریک است. و بعضی طریق حدیث ام شریک در ماقبل گذشت.