حنظله بن حذیم و درست ساختن مرضها به سبب برکتی که از پیامبر صبه دست آورده بود
طبرانی از حنظله بن حذیم (بن حنیفه) شروایت نموده، که گفت: با جدم حنیفه نزد رسول خدا صرفتم، وی گفت: ای رسول خدا، من فرزندان صاحب ریش و خردتر از آنان دارم، و این خردترینشان است. رسول خدا صمرا نزدیک ساخت، و بر سرم دست کشید و گفت: «خداوند در تو برکت اندازد»، ذیال [۳۹۶]میگوید: حنظله را دیدم، که مرد روی آماسیده، یا گوسفند پستان آماسیده آورده میشد، و او میگفت: به نام خدا، به جای دست رسول خدا، و بر آن دست میکشید، و آماسیدگی از بین میرفت [۳۹۷]. هیثمی (۴۰۸/۹) میگوید: این را طبرانی در الأوسط والکبیر به مانند آن روایت کرده است، و احمد این را در یک حدیث طویل روایت نموده، و رجال احمد ثقهاند.
و حافظ در الإصابه (۳۵۹/۱) حدیث حنظله را از احمد به طول آن ذکر نموده، و در آن آمده: ذیال گفت: حنظله را دیدم که انسان روی ورم شده نزدش آورده میشد، و او بر دستهایش تف مینمود و میگفت: به نام خدا، و دستش را بر سرش میگذاشت، (و میگفت: به) جای دست رسول خدا صو مسحش مینمود، بعد از آن بر جای ورم دست میکشید، و ورم از بین میرفت. حافظ میگوید: این را حسن بن سفیان از طریق دیگر از ذیال روایت کرده است، و طبرانی این را به طولش به شکل منقطع روایت نموده، و ابویعلی این را از این وجه روایت نموده، ولی نه به شکل مکمل آن، این چنین این را یعقوب بن سفیان و منجنیقی روایت کردهاند، و ابن سعد (۷۲/۷) نیز این را به طولش به سیاق احمد روایت نموده است.
[۳۹۶] یکی از راویان است. [۳۹۷] صحیح. طبرانی در الاوسط (۳/ ۱۹۱) هیثمی (۹/ ۴۰۸) می گوید: طبرانی آن را در الاوسط و به مانند آن در الکبیر روایت نموده است و همچنین احمد در حدیثی طولانی که رجال احمد ثقه هستند. می گویم آن را احمد (۵/ ۶۷) نیز روایت نموده است.