حیات صحابه – جلد ششم

فهرست کتاب

بیانیه جامع عمر سدر جابیه

بیانیه جامع عمر سدر جابیه

در الکنز (۲۱۰/۸) از موسی بن عقبه ذکر شده، که گفت: این بیانیه عمربن الخطاب در روز جابیه است: اما بعد: من شما را به تقوی و ترس خدایی توصیه می‏کنم که باقی می‏ماند و ماسوایش فانی می‏شود، ذاتی که به طاعتش دوستان خود را عزت می‏دهد، و به معصیتش دشمنانش را گمراه می‏سازد، برای هلاک شونده‏ای که در عمل گمراهی هلاک گردیده و آن را هدایت پنداشته معذرتی نیست، و نه هم در ترک نمودن حقی که آن را گمراهی پنداشته، به حق‏ترین تعهد و مسؤولیتی را که رهبر باید در قبال رعیت خود به دوش بگیرد، این است که آنان را به وظایفی که از خداوند برایشان در همان دین شان، که خدا به‌سوی آن هدایت‌شان نموده است متعهد و متوجه بسازد، و بر ما لازم است شما را به آنچه امر نماییم، که خداوند امر نموده، و آن عبارت از طاعتش است، و شما را از آنچه نهی نماییم و بازداریم، که خداوند از آن نهی نفرموده، و آن عبارت از معصیت وی است، و امر خداوند را در میان‌تان برپا داریم، درباره قریب مردم و بعیدشان و پروای این را نداشته باشیم که حق بر کی آمد، من این را دانستم و درک نمودم، که قوم‌هایی در دین‌شان تمنی می‏کنند، و می‏گویند: با نمازگزاران نماز می‏گزاریم، و با مجاهدین جهاد می‏کنیم، و از هجرت بهره‏مند هستیم، و همه این را قوم‌هایی می‏کنند، که آن را به حقش حمل نمی‏نمایند، و ایمان به آراستن ظاهری نیست، و برای نماز وقتی هست که خداوند آن را شرط گذاشته، و نماز جز در آن درست نمی‏شود، بنابراین وقت نماز فجر وقتی است، که انسان شب خود را سپری می‏کند، و برای روزه دار طعام و نوشیدنی اش حرام می‏گردد، و برای آن حقش را از قرآن بدهید. و وقت نماز ظهر آن گاه است، که شدت گرما فرارسد، و آفتاب از وسط آسمان مائل شود، تا این که سایه ات مثلث گردد، و این فرصتی است که کسانی از شدت گرما توقف نموده بودند، دوباره به راه می‏افتند، ولی وقتی که زمستان می‏باشد، همان فرصتی وقتش است که آفتاب مائل می‏گردد، تا این که بر ابروی راستت قرار می‏گیرد، البته با شرطهای خداوند در وضو و رکوع و سجده، و این به آن سبب است که در وقت نماز نخوابد، و وقت نماز عصر آن گاه است، که آفتاب سفید و پاک بنماید، البته قبل از اینکه زرد گردد، [و طول وقت آن] به اندازه حرکت سوار بر شتر آهسته رفتار به مسافه دو فرسخ قبل از غروب آفتاب است، و نماز مغرب وقتی است که آفتاب غروب می‏کند و روزه دار افطار می‏نماید، و نماز خفتن وقتی است که شب تاریک می‏گردد، و سرخی افق از میان می‏رود، [و وقتش] تا ثلث شب [ادامه می‏یابد]، کسی که قبل از آن بخوابد خداوند چشم‌هایش را به خواب نبرد، این‏ها وقت‏های نمازاند:

﴿إِنَّ ٱلصَّلَوٰةَ كَانَتۡ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ كِتَٰبٗا مَّوۡقُوتٗا[النساء: ۱۰۳].

ترجمه: «نماز بالای مؤمنان در وقت مقرر آن فرض است».

مردی می‏گوید: هجرت نموده‏ام، ولی هجرت ننموده است، مهاجران آنانی‌اند، که گناهان را ترک نموده‏اند، و قوم‏هایی می‏گویند: جهاد نمودیم: جهاد فی سبیل‏اللَّه، مجاهدت با دشمن، و اجتناب از حرام است، و گاهی اقوامی نیک می‏جنگند، ولی هدف‌شان ازآن پاداش و ذکر نمی‏باشد، و کشته شدن هم نوعی از مرگ و مردن است، و هر مرد بر همان حالتی قرار دارد، که بر آن جنگیده است، مردی به طبیعت خود از شجاعت و دلیری اش می‏جنگد، و کسی را که می‏شناسد و نمی‏شناسد نجات می‏دهد، و مردی به طبیعت خود جبون می‏گردد، و پدرو مادرش را هم تسلیم می‏کند، و سگ از عقب خانواده‏اش پارس می‏دهد، و بدانید که روزه حرام کننده است،و در آن از اذیت مسلمانان اجتناب صورت می‏گیرد، چنانکه مرد از لذتش از طعام، نوشیدنی و زنان امتناع می‏ورزد، این گونه روزه، روزه تام است، و دادن زکات همان است که رسول خدا صفرض نموده است، و باید آن را در حالی پردازند که نفس‏هایشان بر آن راضی باشد، و بر آن نیکی‏ای از دیگران نخواهند، به آنچه وعظ کرده می‏شوید آن را بدانید، چون از دست دهنده کسی است، که دینش را از دست داده باشد، و نیک بخت کسی است که از غیر خود عبرت و پند بگیرد، و بدبخت کسی است که در شکم مادرش بدبخت شده باشد، بدترین کارها بدعت‏های آن است، و میانه روی در سنت بهتر از اجتهاد در بدعت است، مردم نفرتی از پادشاه و سلطان خود می‏داشته باشند، و من به خداوند پناه می‏برم که من و شما را کنیه‏های آفریده شده در طبیعت، خواهشات و هوس‌هایی که پیروی می‏گردد و دنیایی که تأثیر می‏افکند درک نماید، من ترسیدم به آنانی میل نمایید که ظلم نموده‌اند، به کسی که مال داده شده اطمینان می‏نمایید، به این قرآن چنگ زنید، چون در آن نور و شفاء است، و غیر آن بدبختی است، من آن مسؤولیتی را که خداوند در قبال شما به دوشم گذاشته بود انجام دادم، و برای نصیحت شما پند و وعظ‌تان نمودم، و رزق‏هایتان را برای‏تان امر نمودیم، عسکرهای‏تان را برای‏تان جمع کردیم، جنگ‏ها و غزاهای‏تان را برای‏تان آماده ساختیم، و منزل‏هایتان را برای‏تان ثابت گردانیدیم، و غنیمت‌هایی را که بدون جنگ و یا به زور شمشیر به دست آوردید همه را برای‏تان تقسیم نمودیم، دیگر حجت و دلیلی در مقابل خدا ندارید، بلکه حجت و دلیل خدا بر شماست، با این گفته خود، از خداوند برای خودم و شما مغفرت می‏طلبم.

ابن کثیر در البدایه (۵۶/۷) می‏گوید: سیف در سیاق خود متذکر شده که: عمر ساز مدینه بر اسبی سوار گردید، تا به سرعت راه پیماید، البته بعد از اینکه علی بن ابی طالب را بر مدینه جانشین خود تعیین نموده بود، وی راه پیمود تا این که به جابیه رسید، و در آنجا پایین گردید، و در جابیه بیانیه طولانی و بلیغی ایراد نمود، که از جمله آن این است: ای مردم، باطن خویش را اصلاح کنید، ظاهرتان اصلاح می‏گردد، برای آخرت‌تان عمل نمایید، حوایج دنیای‌تان پوره کرده می‏شود، و بدانید که در میان شخصی و آدم هر پدر زنده‏ای که وجود دارد، (اصالت و پیوندی با مرگ دارد و می‏میرد)، و در میان وی و خداوند مدارا و نرمیی وجود ندارد، کسی که راهی به‌سوی جنت را می‏خواهد، باید به جماعت چنگ زند، چون شیطان با یک تن است، و از دو تن دورتر است، هیچ یک از شما با زنی خلوت نکند، چون شیطان سوم آنها می‏باشد، کسی را که نیکی اش خوش بسازد و گناهش اندوهگینش بسازد، همان آدم مؤمن است. این یک بیانیه طولانی هست، که اختصارش نمودیم.