حیات صحابه – جلد ششم

فهرست کتاب

بیانیه‏های متفرق وی س

بیانیه‏های متفرق وی س

ابن ابی الدنیا و دینوری از محمدبن ابراهیم بن حارث روایت نموده‏اند که: ابوبکر صدیق برای مردم بیانیه داد و گفت: سوگند به ذاتی که جانم در دست اوست، اگر تقوا پیشه کنید و نیکی نمایید، زود خواهد بود، وقتی برای‌تان فرا در رسد که از نان و روغن سیر شوید. این چنین در الکنز (۲۰۶/۸) آمده است.

و ابونعیم در الحلیه (۳۴/۱) از عروه بن زبیر از پدرش روایت نموده که ابوبکر صدیق سبرای مردم بیانیه ایراد نمود و گفت: ای گروه مسلمانان، از خداوند حیاء نمایید، سوگند به ذاتی که جانم در دست اوست، من وقتی که برای قضای حاجت به صحرا می‏روم، به سبب حیا از پروردگارم خودم را با لباسم می‏پوشانم. ابن المبارک، رسته، ابن ابی شیبه و خرائطی در مکارم الاخلاق از ابن زبیر مثل این را، چنان که در الکنز (۳۰۶/۸) آمده، روایت کرده‏اند. ابن حبان این را در روضة العقلاء از ابن شهاب روایت نموده، که ابوبکر صدیق یک روزی که بیانیه ایراد می‏نمود گفت: از خدا حیا کنید، به خدا سوگند، از وقتی با رسول خدا صبیعت نموده‏ام، برای هر قضای حاجتی که بیرون شده‏ام، سرم را به خاطر حیا از پروردگارم پوشانیده‏ام. این چنین در الکنز (۱۲۴/۵) آمده، و گفته: منقطع است.

ترمذی - که آن را حسن دانسته - و نسائی از ابوبکر روایت نموده‏اند، که وی بر منبر برخاست و بعد از آن گریست، و گفت: رسول خدا صدر سال اول در میان ما بر منبر برخاست و گریست، آن گاه گفت: از خداوند عفو و عافیت سئوال کنید، چون برای کسی بعد از یقین [۱۰۴]چیزی بهتر از عافیت داده نشده است» [۱۰۵]. این چنین در الترغیب (۲۳۳/۵) آمده است.

و نزد احمد، نسائی، ابن حبان و حاکم از اوس روایت است که گفت: ابوبکر صدیق برای ما بیانیه ایراد نمود و گفت: رسول خدا صدر سال اول در همین جایم در میان ما برخاست و گفت: «از خداوند معافات - یا گفت: عافیت - طلب نمایید، چون برای کسی هرگز بعد از یقین چیزی بهتر از عافیت - یا معافات - داده نشده است،و به صدق و راستی چنگ زنید، چون صدق با نیکی است، و این هر دو در جنت‌اند، و از دروغ دست بردارید و بر حذر باشید، چون دروغ با فجور است، و این دو در آتش‌اند، حسد ننمایید، بغض و کینه نورزید، مقاطعه نکنید و از یک دیگر خویش روی نگردانید، و بندگان خدا و برادر باشید، همانطوری که خدا دستورتان داده است» [۱۰۶]. این چنین در الکنز (۲۹۱/۱) آمده است.

حکیم، عسکری و بیهقی از ابوبکر بن محمد بن عمروبن حزم روایت نموده‏اند که گفت: ابوبکر صدیق بیانیه داد و گفت: رسول خدا صفرمود: «از خشوع نفاق به خداوند پناه ببرید»، گفتند: ای رسول خدا خشوع نفاق چیست؟ گفت: «خشوع بدن، و نفاق قلب» [۱۰۷]. این چنین در الکنز (۲۲۹/۴) آمده است. و ابونعیم در الحلیه و ابن جریر از ابوعالیه روایت نموده‏اند که گفت: ابوبکر صدیق سبرای ما بیانیه ایراد نموده گفت: رسول خدا صفرموده است: «برای مسافر دو رکعت است و برای مقیم چهار رکعت، مولدم در مکه است، و جای هجرتم در مدینه، وقتی از ذوالحلیفه [۱۰۸]بدان طرف عبور نمودم، تا برگشتم دو رکعت نماز می‏گزارم» [۱۰۹]. این چنین در الکنز (۲۳۹/۴) آمده است.

و احمد در الزهد از ابوضمره روایت نموده، که گفت: ابوبکر برای مردم بیانیه ایراد نمود، و پس از حمد و ثنای خداوند گفت،: شام برای‌تان فتح خواهد شد، آن گاه شما به سرزمین حاصل خیزی قدم خواهید گذاشت، و در آنجا از نان و روغن سیر خواهید شد، و در آنجا مسجدهایی برای‌تان برپا خواهد گردید، و زنهار که خداوند از شما این را بداند، که بدان جا برای ساعت تیری و خوشگذرانی آمده‏اید، مساجد فقط برای ذکر آباد شده و بنا گذاشته شده‏اند. این چنین در الکنز (۲۵۹/۴) آمده است.

ابن ابی شیبه از انس سروایت نموده، که گفت: ابوبکر سبرای ما بیانیه می‏داد، و ابتدای خلقت انسان را یادآور شده می‏گفت: انسان دوبار از مجرای بول آفریده شده است، و در این باره تا حدی سخنانش را ادامه می‏داد که هر یک از ما نفس خود را پلید می‏شمرد. این چنین در الکنز (۲۰۵/۸) آمده است.

و بیانیه ابوبکر در ترغیب به قتال مرتدین، بیانیه‏اش در تشویق و ترغیب به جهاد، بیانیه‏اش درنفیر عام به غزای روم و بیانیه‏اش هنگام حرکت‌شان به‌سوی شام در باب جهاد گذشت، و بیانیه‏اش در تحذیر و ترسانیدن از تفرقه، بیانیه‏اش در اثبات مرگ پیامبر صو چنگ زدن به دینش، بیانیه‏اش درباره ترجیح قریش به خلافت، بیانیه‏اش درباره معذرت خواستن از قبول خلافت، بیانیه‏اش درباره رد بیعت و بیانیه‏اش درباره صفات خلیفه در باب اهتمام و توجه اصحاب به اجتماع کلمه و اتحاد احکام گذشت و بیانیه‏اش در تفسیر این آیه:

﴿لَا يَضُرُّكُم مَّن ضَلَّ إِذَا ٱهۡتَدَيۡتُمۡ[المائدة: ۱۰۵].

ترجمه: «هنگامی که شما هدایت یافتید، گمراهی کسانی که گمراه شده‏اند به شما زیانی نمی‏رساند».

در امر به معروف و نهی از منکر گذشت.

[۱۰۴] هدف ایمان است. [۱۰۵] صحیح. احمد (۱/ ۳) ترمذی (۳۰۵۳) ابویعلی (۱۲۳، ۸۶، ۷۹) آلبانی آن را صحیح دانسته است. [۱۰۶] صحیح. احمد (۱/ ۳، ۵، ۴) حاکم (۱/ ۲۹) و آن را صحیح دانسته و ذهبی با وی موافقت نموده. ابویعلی (۷۴) آلبانی آن را صحیح دانسته است. [۱۰۷] ابن ابی شیبة (۷/ ۲۴۱) بصورت موقوف به ابودرداء. [۱۰۸] مکانی است نزدیک به مدینه، و امروز به نام «ابیار علی» یاد می‏شود. [۱۰۹] ابونعیم (۲/ ۱۲۲) و بیهقی در الکبری (۱/ ۵۸۴) به مانند آن از عمر.