حیات صحابه – جلد ششم

فهرست کتاب

بیانیه‏های امیرالمؤمنین حسن بن علی ببیانیه‏اش بعد از وفات پدرش

بیانیه‏های امیرالمؤمنین حسن بن علی ببیانیه‏اش بعد از وفات پدرش

ابن سعد (۳۸/۳) از هبیره روایت نموده، که گفت: هنگامی که علی بن ابی طالب سوفات نمود، حسن بن علی ببرخاست و به منبر بالا شد و گفت: ای مردم، امشب مردی درگذشت، که اول‏ها از وی سبقت نکرده بودند، و بعدی‏ها وی را درک نمی‏توانند. رسول خدا صوی را در سریه می‏فرستاد، جبریل از طرف راستش احاطه‏اش می‏نمود، و میکائیل از طرف چپش، و قبل از عودت خداوند برایش فتح نصیب می‏فرمود، و جز هفتصد درهم از خود به جای نگذاشته است، که می‏خواست به آن خادمی خریداری کند، و در همان شبی وفات نمود، که روح عیسی بن مریم در آن شب بلند برده شد، شب بیست و هفتم رمضان، و در روایتی افزوده: و از زرد و سفید جز هفت صد درهم که از حقوقش اضافه مانده بود، چیزی به جای نگذاشته است، و این قولش را که:... وفات نمود... تا به آخرش ذکر ننموده. و نزد ابونعیم در الحلیه (۶۵/۱) از هبیره بن سیاق دوم به معنای آن روایت است. احمد (۱۹۹/۱) این را از وی به اختصار روایت نموده است.

و نزد ابویعلی، از ابن جریر و ابن عساکر از حسن، چنانکه در المنتخب (۶۱/۵) آمده، روایت است که: وقتی علی سبه قتل رسید، وی برای ایراد بیانیه برخاست، و پس از حمد و ثنای خداوند گفت: اما بعد: به خدا سوگند، امشب مردی را، در همان شبی به قتل رسانیدید، که در آن قرآن نازل شده، و در آن عیسی بن مریم ÷بلند گردیده، و در آن یوشع بن نون جوان موسی علیهما السلام کشته شده و در آن توبه بنی اسرائیل پذیرفته شده است. طبرانی این را از ابوطفیل روایت نموده، و به معنایی هر دو روایت ابن سعد، و روایت ابویعلی و غیر وی را متذکر شده، وافزوده است: بعد از آن گفت: کسی که مرا شناخته است شناخته است، و کسی که مرا نشناخته، من حسن بن محمد صهستم، و سپس این آیت - قول یوسف - را تلاوت نمود:

﴿وَٱتَّبَعۡتُ مِلَّةَ ءَابَآءِيٓ إِبۡرَٰهِيمَ وَإِسۡحَٰقَ وَيَعۡقُوبَ[یوسف: ۳۸].

ترجمه: «و من دین پدرانم، ابراهیم، اسحاق و یعقوب را پیروی کردم».

و بعد از آن به تلاوت کتاب خدا پرداخت، آن گاه فرمود: من فرزند بشارت دهنده هستم. من فرزند بیم دهنده هستم. من فرزند نبی هستم. من فرزند دعوتگر به‌سوی خدا به اذن وی هستم. من فرزند چراغ تابان هستم. من فرزند کسی هستم که رحمت برای جهانیان فرستاده شده است. من از خانواده کسانی هستم، که خداوند پلیدی را از ایشان دور نموده، و به خوبی پاک‌شان کرده است، من از خانواده کسانی هستم، که خداوند مودت و دوستی‌شان را فرض گردانیده است. و در آنچه بر محمد صنازل نموده، گفته:

﴿قُل لَّآ أَسۡ‍َٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ أَجۡرًا إِلَّا ٱلۡمَوَدَّةَ فِي ٱلۡقُرۡبَىٰ[الشوری: ۲۳].

ترجمه: «بگو از شما بر تبلیغ هیچ مزدی نمی‏خواهم مگر دوستی در قرابت».

هیثمی (۱۴۶/۹) می‏گوید: این را طبرانی در الأوسط و الکبیر و ابویعلی به اختصار روایت نموده‏اند، و بزار به مانند آن روایت نموده، مگر این که وی گفته: و بیرق را برایش می‏داد، و وقتی جنگ شدید می‏شد، جبریل از طرف راستش می‏جنگید. و افزوده: بیست و یکم رمضان بود، و احمد این را به اختصار زیاد روایت نموده. اسناد احمد، بعضی طرق بزار و طبرانی در الکبیر حسن‏اند. و حاکم این را در المستدرک (۱۷۲/۳) از علی بن حسین ببه معنای روایت ابوطفیل روایت نموده، و افزوده است: من از اهل خانواده‏ای هستم، که جبریل نزد ما پایین می‏شد، و از نزد ما بلند می‏گردید، و افزوده:

﴿وَمَن يَقۡتَرِفۡ حَسَنَةٗ نَّزِدۡ لَهُۥ فِيهَا حُسۡنًا[الشوری: ۲۳].

ترجمه: «و هر که نیکی بکند برای او در آن نیکویی می‏افزاییم».

به دست آوردن حسنه و نیکویی، محبت ما اهل بیت است. ذهبی می‏گوید: صحیح نیست، و حاکم سکوت اختیار نموده است.