حیات صحابه – جلد ششم

فهرست کتاب

عمر سو بر زمین افکندن یک جن و در زنجیر انداختن شیطان‏ها در امارتش

عمر سو بر زمین افکندن یک جن و در زنجیر انداختن شیطان‏ها در امارتش

طبرانی از ابووائل سروایت نموده، که گفت: عبداللَّه سگفت: شیطان با مردی از اصحاب پیامبر صروبرو گردید، و همراهش کشتی گرفت. مسلمان وی را بر زمین افکند و انگشت ابهامش را دندان گرفت. شیطان گفت: رهایم کن، تا آیتی را برایت بیاموزانم، که هر کسی از ما آن را بشنود روی می‏گرداند. بنابراین رهایش نمود، ولی او ابا ورزید که برایش بیاموزاند. باز همراهش کشتی گرفت، و مسلمان وی را بر زمین افکند، و انگشت ابهامش را دندان گرفت و گفت: آن آیت را برایم بگو، ولی او از آموزانیدن آن برایش ابا ورزید. هنگامی که بار سوم وی را گرفت، گفت: آیتی که در سوره بقره است: ﴿ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡحَيُّ ٱلۡقَيُّومُتا آخرش. برای عبداللَّه گفته شد: ای ابوعبدالرحمن، آن مرد کیست؟ گفت: غیر عمر سچه کسی بوده می‏تواند؟!

و در روایتی نزد وی از ابن مسعود سهم چنان آمده، که گفت: مردی از اصحاب پیامبر صبا مردی از جن روبرو گردید، و همراهش کشتی گرفت، انسان وی را بر زمین افکند، جن برایش گفت: دوباره همراهم کشتی بگیر، و او همراهش دوباره گرفت، و انسان وی را بر زمین افکند. آن‏گاه انسان برایش گفت: تو را لاغر و رنگ پریده می‏بینم، و گویی بازوهایت، بازوهای سگ باشد. آیا شما گروه‏های جن همینطورید؟ یا تو از میان‌شان همینطوری؟ گفت: خیر، به خدا سوگند، من در میان آنان از جثه و جسم بزرگ و قوی برخوردارم. بار سوم همراهم کشتی بگیر، اگر مرا بر زمین افکندی من چیزی برایت می‏آموزانم که نفعت برساند. باز همراهش کشتی گرفت و وی را بر زمین افکند. و گفت: بیا برایم بیاموزان، گفت: آیا آیةالکرسی را می‏خوانی؟ گفت: آری، گفت: آن را در هر خانه‏ای که بخوانی شیطان از آن با بیرون دادن بادهایی چون باد خر بیرون می‏شود، و تا صبح به آن داخل نمی‏گردد. مردی از قوم گفت: ای ابوعبدالرحمن، آن مرد کدام یک از اصحاب پیامبر صاست؟ می‏گوید: روی عبداللَّه ترش گردید، و به‌سوی وی روی گردانید و گفت: غیر از عمر سچه کسی می‏باشد؟! [۲۹۱]هیثمی (۷۱/۹) می‏گوید: این دو را طبرانی به دو اسناد روایت نموده، و رجال روایت دوم رجال صحیح‌اند، مگر اینکه شعبی از ابن مسعود نشنیده است، ولی او را درک نموده است، و در راویان طریق اول مسعودی آمده، و او ثقه می‏باشد، ولی وی دچار اختلاط گردیده بود و برای ما صحت روایت مسعودی به روایت شعبی معلوم گردیده است، واللَّه اعلم. و ابونعیم در الدلائل (۱۳۱) از طریق عاصم از زِر از عبداللَّه به معنای آن را روایت کرده است. و ابن عساکر از مجاهد روایت نموده، که گفت: ما می‏گفتیم - یا برای ما گفته می‏شد -: شیطان ها در امارت عمر سدر زنجیرها قید بودند، و هنگامی که وی به شهادت رسید منتشر گردیدند. این چنین در المنتخب (۳۸۵/۴) آمده است.

[۲۹۱] ضعیف. طبرانی (۹/ ۱۶۶) که منقطع است و شعبی از ابن مسعود نشنیده است گرچه وی را درک کرده است. المجمع (۹/ ۷۱).