امداد و کمک اصحاب توسط ملائک در روز حنین
بیهقی از عوف بن عبدالرحمن مولای ام برثن از کسی که در حنین حاضر شده بود و در آن وقت کافر بوده، روایت نموده، که گفت: هنگامی که ما و رسول خدا صروبرو شدیم، به اندازه دوشیدن گوسفند هم در برابر ما ایستادگی نتوانستند، آن گاه پیش آمدیم، و در پیش روی رسول خدا صشمشیر میزدیم، تا این که وی را فراگرفتیم، در این هنگام متوجه شدیم که در میان ما و او مردان نیکو روییاند، و گفتند: زشت باد رویها، برگردید، و ما از آن سخن شکست خوردیم. این چنین در البدایه (۳۳۲/۴) آمده است.
و ابن جریر این را از عوف اعرابی از عبدالرحمن مولای ابن برثن روایت نموده، که گفت: مردی که در حنین با مشرکین بود برایم حدیث بیان نموده گفت: وقتی ما و اصحاب رسول خدا صدر روز حنین با هم روبرو شدیم، به اندازه دوشیدن گوسفند هم در مقابل ما ایستادگی نکردند، هنگامی که شکستشان دادیم، به تعقیب نمودنشان پرداختیم، تا این که به صاحب قاطر سفید رسیدیم، ناگهان متوجه شدیم که وی رسول خدا صاست. میافزاید: و نزد وی مردان سفید و نیکورویی با ما روبرو شدند، و برای ما گفتند: رویها زشت باد، برگردید. میگوید: آن گاه شکست خوردیم، و آنان بر شانههای ما سوار شدند، و نتیجه وقوع همان شکست بود. این چنین در تفسیر ابن کثیر (۳۴۵/۲) آمده است.
و ابن اسحاق از جبیربن مطعم سروایت نموده، که گفت: در روز حنین وقتی مردم با هم میجنگیدند ما با رسول خدا صبودیم، ناگهان نگاه نمودیم، که مثل جامه سیاه از آسمان پایین میشود، تا این که در میان ما و قوم پایین گردید، آن گاه متوجه شدیم که مورچههای پراکندهاند، و دره را پر کردهاند، و این سبب شکست قوم بود، و ما شک نمیکردیم، که آنها ملائک بودند. و بیهقی این را از طریق وی روایت کرده است. این چنین در البدایه (۳۳۴/۴) آمده است.