حیات صحابه – جلد ششم

فهرست کتاب

برکت در طعام به سبب دست گذاشتن پیامبر صدر آن هنگام حفر خندق

برکت در طعام به سبب دست گذاشتن پیامبر صدر آن هنگام حفر خندق

طبرانی از ابن عباس بروایت نموده، که گفت: رسول خدا صخندق را حفر نمود، و یارانش از گرسنگی سنگ را بر شکم‏های خود بسته بودند. هنگامی که رسول خدا صآن حالت را دید، گفت: «آیا مردی را می‏شناسید، که برای ما طعامی بدهد»، مردی گفت: آری، فرمود: «این طور نه، پیش شو و به‌سوی وی رهنمایی‌مان کن»، آن گاه به‌سوی خانه آن مرد در حرکت شدند، و دریافتند که وی در خندق است، و حصه‏اش را در آن حفر می‏کند. آن گاه همسرش کسی را دنبال وی روان نمود، که بیا، رسول خدا صنزد ما آمده است. آن مرد به شتاب آمد و گفت: پدر و مادرم فدایت، و بزی داشت که بزغاله‏اش همراهش بود، و به‌سوی آن دوید، پیامبر صگفت: «بزغاله را از دنبال آن بگیر»، و بزغاله را ذبح نمود، و زن به‌سوی آردی که داشت رفت، و خمیرش نمود و نانش ساخت، دیگ پخته شد، و آن زن در کاسه‏اش شوربا آماده گردانید، و آن را برای رسول خدا صو یارانش تقدیم نمود. رسول خدا صانگشتش را در آن گذاشت و گفت: «به نام خدا، بار خدایا در آن برکت انداز، بخورید»، آن گاه از آن خوردند، و سیر شدند، و جز ثلث آن را خورده نتوانستند، و دو ثلث دیگرش باقی ماند. بعد از آن ده تن را که همراهش بودند رخصت نمود، که بروید و به تعداد خودتان برای ما روان نمایید. بعد آن‏ها رفتند و آن ده تن دیگر آمدند، و خوردند و سیر شدند. سپس برخاست و زن صاحب منزل را طلب نمود، و برای او و اهل خانواده‏اش به برکت دعا کرد، و بعد از آن به‌سوی خندق رفتند، رسول خدا صگفت: «ما را نزد سلمان ببرید»، ناگهان دیدند که سنگ بزرگی در پیش رویش است، و از شکستاندن و یک طرف نمودن آن عاجز آمده است. آن گاه رسول خدا صگفت: «بگذارید مرا، نخستین کسی باشم که آن را بزند»، گفت: «به نام خدا»، و آن را زد، ثلث آن شکسته افتاد. پیامبر صگفت: «اللَّه اکبر!! قصرهای شام را دیدم، سوگند به پروردگار کعبه»، بعد از آن بار دیگر زد و یک پارچه دیگرش افتاد، رسول خدا صگفت: «اللَّه اکبر!! قصرهای فارس را دیدم، سوگند به پروردگار کعبه»، آن گاه منافقان گفتند: ما برای حفظ نفس‏های خویش خندق حفر می‏کنیم، و او برای ما قصرهای فارس و روم را وعده می‏کند!! [۳۴۸]این چنین در البدایه (۱۰۰/۴) آمده است. هیثمی (۱۳۲/۶) می‏گوید: این را طبرانی روایت نموده، و رجال آن، رجال صحیح‌اند، غیر عبداللَّه بن احمدبن حنبل و نعیم عنبری که ثقه می‏باشند. و در باب انفاق، حدیث جابر، در مهمانی پیامبر صبر یک صاع جو و بزغاله ماده گذشت، که رسول خدا صهمه اهل خندق را بر آن آورد، که در حدود هزارتن بودند، و همه‏شان از آن بزغاله ماده و آن پیمانه خوردند، و سیر شدند، و آن را چنانکه بود، گذاشتند [۳۴۹]- [۳۵۰].

[۳۴۸] صحیح. طبرانی (۱۱/ ۳۷۶) هیثمی (۶/ ۱۳۲) می گوید: رجال آن همه رجال صحیح‌اند به جز عبدالله بن احمد بن حنبل و نعیم العنبری که ثقه هستند. [۳۴۹] این قصه در (۲۲۰/۳) گذشت. [۳۵۰] بخاری (۴۱۰۱).