حیات صحابه – جلد ششم

فهرست کتاب

علی و دیدن پیامبر صدر خواب

علی و دیدن پیامبر صدر خواب

عدنی از حسن یا حسین روایت نموده، که علی شگفت: دوستم در خواب همراهم روبرو گردید - یعنی پیامبر خدا ص- برایش از آنچه از اهل عراق بعد از وی دیدم، شکایت نمودم. آن گاه وی برایم راحت شدن از آنان را در وقت نزدیک وعده سپرد. علی سبعد از آن جز سه روز درنگ ننمود.

و نزد ابویعلی از ابوصالح از علی سروایت است که گفت: پیامبر صرا در خواب دیدم، و برایش از تکذیب و اذیت‌هایی که از امتش دیدم شکایت نمودم و گریستم، برایم گفت: «ای علی گریه مکن و متوجه شو»، ناگهان دیدم که دو مرد، در زنجیر کشیده می‏شوند، و با سنگ‏های بزرگی سرهایشان زده می‏شود، تا این که از هم می‏پاشد، وباز به همان حالت اصلی‌اش بر می‏گردد، می‏گوید [۴۲۷]: باز بامداد، طوری که هر روز نزدش می‏رفتم، به زیارتش شتافتم، و وقتی به جزارین رسیدم، با مردم روبرو گردیدم، آنان گفتند: امیرالمؤمنین به قتل رسید. این چنین در المنتخب (۶۱/۵) آمده است.

[۴۲۷] یعنی ابوصالح. م.