حیات صحابه – جلد ششم

فهرست کتاب

تمیم داری و شنیدن صدای غبیی جن

تمیم داری و شنیدن صدای غبیی جن

ابونعیم از تمیم داری سروایت نموده، که گفت: هنگامی که پیامبر صمبعوث گردید، در شام بودم، برای انجام کاری که داشتم بیرون شدم، شب بالایم فرارسید، آن گاه گفتم: من امشب در پناه بزرگ این وادی هستم. می‏گوید: وقتی که در جای خوابم قرار گرفتم، صدا کننده‏ای را - در حالی که نمی‏دیدمش - شنیدم که می‏گفت: به خدا پناه ببر، جن هیچکسی را بر خدا پناه نمی‏دهد، گفتم: تو را به خدا سوگند، چه می‏گویی؟ گفت: رسول امی‏ها بیرون شده است، رسول خدا صو ما در عقبش در حجون نماز گزاردیم. اسلام آوردیم و پیرویش نمودیم، و مکر جن از بین رفته است، و جن‏ها توسط شعله‏های آتش زده شده‏اند. پس تو هم به‌سوی محمد فرستاده پروردگار عالمیان حرکت نما و اسلام بیاور. تمیم می‏گوید: هنگامی که صبح نمودم، به صومعه ایوب رفتم، و از راهبی سئوال نمودم، و موضوع را برایش خبر دادم، راهب گفت: برایت راست گفته‏اند، او از حرم بیرون می‏شود، و جای هجرتش هم حرم [۲۸۲]است. وی بهترین انبیاست، باید کسی از تو به وی سبقت نجوید، تمیم می‏گوید: به شتاب و جدیت به راه افتادم، و نزد رسول خدا صآمدم و اسلام آوردم. این چنین در البدایه (۳۵۰/۲) آمده است.

[۲۸۲] یعنی حرم مدینه المنوره. م.