بیانیه وی در تشییع جنازه
ابونعیم در الحلیه (۷۷/۱) از جعفربن محمد از پدرش از جدش روایت نموده که: علی جنازهای را مشایعت نمود، هنگامی که جنازه در لحدش گذاشته شد، اهل آن صداهایشان را بلند کردند و گریستند، علی گفت، چرا گریه میکنید؟ به خدا سوگند، اگر آنچه را میدیدند که مردهشان دیده است، دیدنشان آنان را از مردهشان غافل میساخت، ملک موت باز بهسوی ایشان بر میگردد، و باز بر میگردد، تا این که هیچ یک از ایشان باقی نمیماند. بعد از آن برخاست و گفت: بندگان خدا، شما را به تقوای خداوندی توصیه میکنم، که برایتان مثالها را بیان داشته است، و اجلها را برایتان معین گردانیده است، و برایتان گوش داده است تا آنچه را بر وی وارد میشود فراگیرد، و چشم داده است تا از پردههای غفلت در گذر، و قلب داده است تا مصیبتهای نازل شده بر خویش را با نوعیت و صورتهایش بشناسد و بداند، و نیز آنچه را درک کند که آبادش میسازد، خداوند شما را به عبث نیافریده است، و قرآن و احکام خویش را از شما دور و منصرف نساخته است، بلکه شما را به نعمتهای کامل عزت بخشیده است، و خوبترین عطیهها را نصیبتان ساخته است. و حساب را نیز بر شما وضع نموده است، و جزاء را در خوشی و مصیبت برایتان در کمین نشانیده است، بندگان خدا، از خدا بترسید، و در طلب جدی باشید، و قبل از فرارسیدن مرگ و قطع کننده لذتها به اعمال نیک سبقت جویید، چون نعمت دنیا دوام نمیآورد، و از فجایع آن کسی در امان بوده نمیتواند، دنیا فریب دهنده و دگرگون شونده است، سایه ضعیف است، متکای کج است، نعمتهایش زودگذر است، و انسانها را پی در پی در طلب شهوتهایش و در فریب مشغول نمودن به خودش به دست هلاکت میسپارد. بندگان خدا، از عبرتها پند بگیرید، و از آیتها و حدیثها اندرز بیاموزید. از چیزهایی که ترسانیده شدهاید خویشتن را باز دارید، و از مواعظ نفع بردارید. انگار چنگالهای مرگ در شما فرو رفته، و خانه خاک شما را در کنار گرفته است. و زشتیهای امور با دمیدن صور، برانگیخته شدن قبرها، سوق داده شدن بهسوی محشر و ایستادن برای حساب در احاطه قدرت جبار شما را فراگرفته است، روزی که برای هر نفس رانندهای است و او را بهسوی محشرش سوق میدهد. و شاهدی است، که شهادت عملکردهایش را بر وی میدهد، زمین به نور پروردگارش روشن میشود، و کتاب گذاشته میشود، و انبیاء و گواهان آورده میشوند، و به حق در میانشان فیصله میشود، و بالایشان ظلم کرده نمیشود. همان روز است که سرزمینها به لرزه میافتند، و فریاد کننده فریاد میکند، و روز ملاقات و یکجایی میباشد، و جامه از ساق برداشته میشود [۱۴۹]و آفتاب تاریک میگردد، و حیوانات در حشرگاه حشر میشوند، و اسرار فاش میگردند، و اشرار هلاک میشوند، و قلبها میلرزند، و آن گاه از طرف خداوند بر اهل دوزخ سختی و شدت مهلک و عذاب فریاد برآورنده نازل میگردد، و جهنم در حالی آشکار میگردد، که شدت و هیاهو و صدای چون رعد و خشم و بیمی با خود همراه میداشته باشد. آتشش شعله ور، آب و زردابش به جوش آمده است، و نار سوزانش به شدت و گرمی افروخته شده است، کسی که بر وی حکم خلود شده باشد رها کرده نمیشود، و حسرتها و نامیدیهایش قطع نمیگردند، و بندهای محکم و بزرگش شکستانده نمیشوند، با آنان ملائکیاند، که به مهمانی آب جوشان و داخل شدن به دوزخ مژدهشان میدهند. اینان از خداوند محجوباند، از دوستان خدا جدااند، و بهسوی آتش در حرکتاند. بندگان خدا! از خدا بترسید، مانند کسی که ترسانیده شد و فروتنی پیشه نمود، و بیم داده شد، و سفر کرد، و ترسانیده شد و بصیرت حاصل نمود و خود را نگه داشت، و به سرعت و شتاب در طلب بیرون گردید، و فرارکنان نجات یافت، و برای معاد چیزی تقدیم داشت، و در صدد جمع آوری توشه برآمد، و خداوند به عنوان انتقام گیرنده و بیننده، و کتاب به عنوان خصم و مقابل، و جنت به عنوان ثواب و آتش به عنوان وبال و عذاب، کافی و بسندهاند. از خداوند برای خودم و شما آمرزش میطلبم.
[۱۴۹] در حدیث بخاری و مسلم به شکل مرفوع آمده که: خداوند تعالی در میدان قیامت ساق خود را ظاهر خواهد فرمود، و تمام مردان و زنان اهل ایمان به سجده خواهند افتاد، ولی کسی که در دنیا سجده ریایی مینمود، کمرش مانند تخته راست میماند، و به سجده نمودن قادر نمیشود. به نقل از حاشیه قرآن کریم، ترجمه شاه ولیاللَّه دهلوی و با اندک تصرف. م.