حیات صحابه – جلد ششم

فهرست کتاب

آنچه دو تن از اصحاب را به سبب نافرمانی پیامبر صرسید

آنچه دو تن از اصحاب را به سبب نافرمانی پیامبر صرسید

ابن اسحاق از عبداللَّه بن ابی بکر از عباس بن سهل بن سعد ساعدی روایت نموده که: رسول خدا صهنگامی که از حجر [۴۱۰]عبور نمود و در آنجا پایین گردید، مردم از چاهش آب گرفتند، هنگامی از آنجا رفتند، رسول خدا صبرای مردم گفت: «از آبش چیزی ننوشید، و نه از آن برای نماز وضو کنید، و خمیری را که از آن نموده‏اید برای شتران بدهید، و از آن چیزی نخورید، و هیچ کسی از شما امشب بدون همراه بیرون نشود». مردم دستوری را که رسول خدا صداده بود، اجرا نمودند، مگر دو تن از بنی ساعده، که یکی‌شان برای قضای حاجتش بیرون گردید، و دیگرش در طلب شترش بیرون شد، کسی که برای قضای حاجتش رفته بود، در راهش خفه گردید، و کسی که در طلب شترش بیرون شده بود باد برداشتش و بر کوهای بنی طیئی انداختش. این موضوع برای رسول خدا صخبر داده شد، فرمود: «آیا شما را باز نداشته بودم، که کسی بدون همراه بیرون شود»، بعد از آن برای همان کسی که در راهش خفه گردیده بود، دعا نمود و او شفا یافت، و دیگرش در تبوک به رسول خدا صرسید [۴۱۱].

و در روایت زیاد از ابن اسحاق آمده، که شخصی از بنی طیی وی را به طرف پیامبر خدا صوقتی که به مدینه برگشت رهنمایی نمود. این چنین در البدایه (۱۱/۵) آمده است. و ابونعیم در الدلائل (ص۱۹۰) از طریق ابراهیم بن سعد از ابن اسحاق از زهری و یزیدبن رومان و عبداللَّه بن ابی بکر و عاصم بن قتاده مانند آن را روایت کرده است.

[۴۱۰] حجر نام سرزمین ثمود قوم نبی خدا صالح ÷است. [۴۱۱] بیهقی در الدلائل (۵/ ۲۴۰) طبرانی (۷/ ۱۳۶) طبری در تاریخ (۱/ ۲۴۱).