بیانیه وی سدرباره دنیا، قبر و آخرت
دینوری و ابن عساکر از عبداللَّه بن صالح عجلی از پدرش روایت نمودهاند که گفت: علی بن ابی طالب روزی بیانیه داد، و پس از حمد و ثنای خداوند و درود فرستادن بر پیامبر صگفت: بندگان خدا، زندگی دنیا شما را در غرور و فریب نیندازد، چون دنیا جایی است احاطه شده با بلا و آزمایش، و به فانی شدن معروف، و به غدر و خیانت موصوف، و هر آنچه در آن است زائل شدنی است، و در میان اهل خود در گردش و نوبت است، پایین شدگان در آن، هرگز از شرش در امان نمیمانند، در حالی که اهل آن در فراخی و خوشی زندگی به سر میبرند، ناگهان در آن دچار بلا و غرور نیز میگردند، زندگی و عیش در دنیا مذموم است، رفاه و آسایش در آن دوام نمیآورد، اهل دنیا همیشه هدفهای مورد اثابتاند، دنیا آنان را با تیرهای خویش میزند، و با مرگش آنان را میشکناند، بندگان خدا، شما و موقعیتتان در این دنیا، چون کسانی است که در گذشتهاند، و از شما عمر زیادتر داشتند، قویتر بودند، دیارشان آبادتر بود، عمارتهای بلندتر داشتند، ولی صداهای شان، پس از مدتها سخن زدن با همدیگر، خاموش و ساکن گردیده است، و اجسادشان پوسیده است، و دیارشان خالی است و اثارشان از بین رفته است، و قصرهای بلند و محکم و تختها و بالشتهای هموار شده را به صخرهها و سنگهای خوابانیده شده بر قبرهای درست شده از گل که با داشتن لحد بر نیستی و خرابی بنا شدهاند، تبدیل کردهاند، قبرهایی که بنایشان با خاک استوار شده است، محل آنها به همدیگر نزدیک است، ولی ساکن آنها ناآشنا و بیگانهاند، و در میان عمارت وحشت زدگاناند، در میان اهل محلهای که همه مشغول و مصروفاند، به آبادی انس و الفتی نمیگیرند، و علی رغم نزدیکی و همسایگی که در میانشان موجود است، و منزلهایشان به هم قریباند، با همدیگر چون روابط و پیوند همسایگان ارتباط ندارند، آری، اینان چگونه در میان خود ارتباط داشته باشند، در حالی که کهنگی و فرسودگی با سینهاش آردشان نموده است، و سنگهای بزرگ و خاک ایشان را خورده، و بعد از زندگی حالا مردهاند، و بعد از فراخی و لذت زندگی دیگر فرتوت گردیدهاند، دوستان در مرگ آنان مصیبت زده شدند، و آنان کوچ نمودند و ساکن خاک گردیدند، که دیگر برگشتی ندارند، دور است، دور است، این چنین نیست، این کلمهای است، که او آن را میگوید [۱۴۸]و از عقب ایشان، تا روزی که دوباره برانگیخته میشوند، برزخ است، انگار شما هم به همان طرفی روان هستید، که آنان به طرف رفتهاند، و آن عبارت است از تنهایی و فرسودگی در جایگاه مردگان، و [انگار] در همان خوابگاهها محبوس شدهاید، و همان آرامگاه شما را نیز در بر گرفته است، پس روزی که کارها و امور به پایان برسد چه حال خواهید داشت، هنگامی که مردگان از قبرها برانگیخته شوند، و آنچه در دلها هست ظاهر گردند، و برای به دست آوری نتایج در پیش روی پادشاه بزرگوار ایستاده کرده شوید، و قلبها از ترس نتیجه گناهان گذشته پرواز نمایند، و حجابها و پردهها از شما دریده شوند، و عیبها و رازهایتان آشکار گردند، آنجاست که هر نفس در بدل کسب کردهاش پاداش داده میشود، تا کسانی که عملهای بد انجام دادهاند کیفر داده شوند، و کسانی که نیکویی نمودهاند، به نیکی پاداش داده شوند، فرصتی که کتاب گذاشته میشود، و مجرمان را از آنچه در آن است هراسان میبینی، و میگویند، وای بر ما، این کتاب را چه شده، که هر خرد و بزرگ را حساب نموده است، و آنان آنچه عمل نموده بودند آن را حاضر یافتند، و پروردگارت هیچ احدی را ظلم نمیکند، خداوند ما و شما را عمل کنندگان به کتابش، و پیرو اولیایش بگرداند، تا این که ما و شما را از فضل خود در اقامت گاه جاوید جا گزین سازد، و اوست ذات ستوده شده و بزرگوار. این چنین در الکنز (۲۱۹/۸) والمنتخب (۳۲۴/۶) آمده است، و ابن الجوزی آن را در صفه الصفوه (۱۲۴/۱) به طولش متذکر گردیده، و در اولش افزوده: علی بن ابی طالب بیانیه داد و گفت: ستایش خدا راست، وی را میستایم، از وی کمک میطلبم، به وی ایمان میآورم، بر وی توکل میکنم، و شهادت میدهم که مبعود بر حقی جز خداوند واحد و لا شریک وجود ندارد، و محمد بنده و رسول اوست، وی را به هدایت و دین حق فرستاده است، تا وسط وی علتتان را زایل سازد، و توسط وی غفلتتان را بیدار کند، بدانید که شما مردنی هستید، و بعد از مرگ دوباره زنده شدنی هستید، و بر اعمال خویشتن محبوس هستید و بر آن جزاء دیدنی هستید، بنابراین زندگی دنیا مغرورتان نسازد... و مانند آن را متذکر شده.
[۱۴۸] هدف این قول کافر است: ﴿رَبِّ ٱرۡجِعُونِ ٩٩ لَعَلِّيٓ أَعۡمَلُ صَٰلِحٗا فِيمَا تَرَكۡتُ﴾[المؤمنون: ۹۹-۱۰]. ترجمه: «پروردگارا! مرا باز گردان شاید که من در آنچه گذاشتهام عمل نیک نمایم».