هجده حکمت عمر س
خطیب، ابن عساکر و ابن نجار از سعیدبن مسیب روایت نمودهاند که گفت: عمر بن الخطاب سبرای مردم هجده سخن وضع نمود، که همهاش حکمت است، وی گفت: بهترین سزا برای کسی که به خاطر اطاعت تو از خدا نافرمانی نموده این است، که تو با نافرمانی وی از خدا اطاعت کنی، کار برادرت را به خوبترین وجهش توجیه کن، مگر در صورتی که از وی نزدت عملی بیاید که از توجیهش عاجز بمانی، و به خاطر حرفی که از مسلمانی بر آمد، وقتی برایش توجیهای در خیر میابی، گمان بد مکن، کسی که نفسش را به تهمتها عرضه مینماید، باید کسی را که به وی گمان بد مینماید ملامت نکند، کسی که راز و سرش را بپوشاند، اختیار در دست خودش میباشد، باید برادران صادق برگزینی چون تو در میان آنان زندگی به سر میبری، آنان در آرامی زینت و در مصیبت پشتوانه و کمکاند، به راستی و صدق ملتزم باش، اگر چه تو را به قتل رساند، در آنچه اهمیت و ارتباط برایت ندارد مداخله مکن، از آنچه واقع نشده و نیست مپرس، چون در آنچه هست، مصروفیتی از آنچه نیست، وجود دارد، کار و ضرورت را نزد کسی برای حل مبر، که برآورده شدنش را به تو نمیخواهد، سوگند دروغ را عادی و سبک مشمار، که خداوند هلاکت میسازد، با فاجران مصاحبت نداشته باش تا از فجور ایشان نیاموزی، از دشمنت کنارهگیری نما، از رفیقت برحذر باش، مگر از امین، و امین آن است که از خدا بترسد، نزد قبرها خشوع پیشه کن، در وقت طاعت ذلت اختیار نما و در وقت گناه دست باز دار و در کارت با کسانی مشوره نما، که از خداوند میترسند، چون خداوند تعالی میگوید:
﴿إِنَّمَا يَخۡشَى ٱللَّهَ مِنۡ عِبَادِهِ ٱلۡعُلَمَٰٓؤُاْۗ﴾[فاطر: ۲۸].
ترجمه: «از خداوند از میان بندگانش علما میترسند».
این چنین در الکنز (۲۳۵/۸) آمده است.
و نزد ابونعیم در الحلیه (۵۵/۱) از محمدبن شهاب روایت است که گفت: عمربن الخطاب سگفت: به آنچه به تو ارتباط ندارد مداخله مکن، از دشمنت کنارهگیری نما، رازت را از دوستت حفظ کن، مگر از دوست امین، چون با مردم امین هیچ چیزی [و کسی] برابری کرده نمیتواند، با فاجر مصاحبت مکن، چون از فجورش برایت میاموزاند، و رازت را برایش افشا مکن و در کارت با کسانی مشوره نما که از خداوند ﻷمیترسند.