حیات صحابه – جلد ششم

فهرست کتاب

قول حکمران اسکندریه برای عمروبن العاص سدر این باره

قول حکمران اسکندریه برای عمروبن العاص سدر این باره

طبرانی از عمروبن العاص سروایت نموده، که گفت: ارتشی از مسلمانان بیرون گردید، و من امیرشان بودم، تا اینکه در اسکندریه پایین شدیم، حکمران آن گفت: مردی را از میان خود بیرون کنید، تا همراهش صحبت کنم، و همراهم صحبت نماید. گفتم: غیر از من به سویش بیرون نمی‏شود، و در حالی که ترجمانی با خود همراه داشتم بیرون گردیدم، و همراه وی نیز ترجمانی بود، و برای ما دو منبر گذاشته شد. گفت: شما کی هستید؟ گفتیم: ما عرب هستیم، ما اهل خار و برگ درخت هستیم، ما اهل خانه خدا هستیم. از همه مردم سرزمین تنگ‏تر داشتیم، و از همه زندگی سخت‏تر و دشوارتر داشتیم، خود مرده را می‏خوردیم، بر یکدیگر خویش تجاوز می‏نمودیم، و بدترین زندگیی داشتیم که مردم به سر کرده باشند. تا این که مردی در میان ما بیرون گردید، و در آن روز از عزتمندترین و بزرگترین ما در شرف نبود، و از همه ما مال زیادتر نداشت. وی گفت: من رسول خدا هستم، ما را به چیزی امر می‏نمود، که نمی‏شناختیم، و از چیزی نهی‌مان می‏کرد که بر آن قرار داشتیم، و پدران ما نیز بر آن بودند. بنابراین بر وی خشمگین شدیم، و تکذیبش نمودیم، و گفته‏اش را بر وی رد کردیم، حتی که قومی غیر از ما به سویش بیرون گردیدند، و گفتند: ما تو را تصدیق می‏کنیم، برایت ایمان می‏آوریم، از تو پیروی می‏نماییم و با کسی که با تو بجنگد می‏جنگیم، وی به‌سوی ایشان بیرون گردید، و ما هم به سویش بیرون شدیم، و همراهش جنگیدیم، ولی ما را کشت و بر ما پیروز گردید، و غلبه حاصل نمود، و با عرب‌هایی که به وی نزدیک بودند، پیکار کرد، تا آن که بر آنان پیروز گردید. اگر آنانی که در عقب من‌اند، این زندگی شما را بدانند، بدون اینکه یکی از آنان باقی بماند همه نزد‌تان می‏آیند، تا در این زندگیی که شما دارید، همراه‌تان شریک شوند. وی خندید و بعد از آن گفت: رسول‌تان راست گفته است. رسول‏های ما، برای ما مثل آنچه را آوردند، که رسول شما برای‌تان آورده است، و ما بر آن قرار داشتیم، تا این که پادشاهانی در میان ما ظهور کردند، و در میان ما به خواهشات و هوس‏های خود عمل نمودند، و امر انبیاء را ترک کردند. اگر شما به امر نبی‌تان چنگ زنید، هر کی با شما بجنگد بر وی غلبه می‏نمایید، و هر کی بر شما حمله کند، بر وی پیروز می‏گردید. اگر شما مثل آنچه را انجام دهید، که ما انجام دادیم، و امر انبیاء را ترک کنید، و مثل آنان، که به خواهشات خویش عمل کردند، عمل کنید، خداوند ما و شما را می‏گذارد، که در آن صورت عدد و قوت‌تان از ما بیشتر نیست. عمروبن العاص می‏گوید: با هیچ انسانی که مردتر از وی باشد صحبت نکرده‏ام [۴۴۹]. هیثمی (۲۱۸/۶) می‏گوید: در این محمدبن عمرو بن علقمه آمده، و او حسن الحدیث می‏باشد، و بقیه رجال آن ثقه‏اند. و این را ابویعلی از علقمه بن وقاص روایت نموده، که گفت: عمروبن العاص گفت:... و مانند آن را متذکر شده است. هیثمی (۲۳۸/۸) می‏گوید: رجال آن رجال صحیح‌اند، غیر عمروبن علقمه که ثقه می‏باشد.

[۴۴۹] حسن. طبرانی و ابن حبان (۵۶۵۴) نگا: المجمع (۶/ ۲۱۸).