مردم و شنیدن آواز غیبی که در روز وفات ابن عباس قرآن تلاوت مینمود
حاکم (۵۴۳/۳) از سعیدبن جبیر روایت نموده، که گفت: ابن عباس بدر طائف وفات نمود، و من در جنازهاش حاضر بودم، پرندهای که به خلقت وی دیگر دیده نشده بود، آمد و داخل نعش وی گردید. ما نگاه نمودیم و صبر کردیم که آیا بیرون میشود، ولی دیده نشد که از نعش وی بیرون شده باشد، هنگامی که دفن گردید، این آیت بر کناره قبر تلاوت گردید، و دانسته نمیشد که کی تلاوتش مینماید:
﴿يَٰٓأَيَّتُهَا ٱلنَّفۡسُ ٱلۡمُطۡمَئِنَّةُ ٢٧ ٱرۡجِعِيٓ إِلَىٰ رَبِّكِ رَاضِيَةٗ مَّرۡضِيَّةٗ ٢٨ فَٱدۡخُلِي فِي عِبَٰدِي ٢٩ وَٱدۡخُلِي جَنَّتِي ٣٠﴾[الفجر: ۲۷-۳۰].
ترجمه: «ای نفس آرام یافته و مطمئن. بهسوی پروردگارت در حالی باز گرد که تو از او خوشنودی و او از تو خوشنود است. و در سلک بندگانم داخل شو. و در بهشتم درآی».
حاکم میگوید: اسماعیل بن علی و عیسی بن علی متذکر شدهاند، که آن یک پرنده سفید بود. و طبرانی از سعید مانند آن را روایت کرده است. هیثمی (۲۸۵/۹) میگوید: رجال آن رجال صحیحاند. و از عبداللَّه بن یامین از پدرش مثل آن روایت است، مگر این که وی گفته: پرنده سفیدی آمد، که برایش کلنگ گفته میشد.
و ابونعیم در الحلیه (۳۲۹/۱) از میمون بن مهران مانند آن را روایت نموده است، و در روایت وی آمده، هنگامی که بالایش خاک افکنده شد، صدایی را شنیدیم، صدا را میشنیدیم و گویندهاش را نمیدیدیم. و ابن عساکر این را از میمون بن مهران در حدیث طویلی، چنانکه در المنتخب (۲۳۰/۵) آمده، روایت کرده است، و در روایت وی آمده: هنگامی که ابن عباس درگذشت، و در کفنهایش داخل کرده شد، پرنده سفیدی به شتاب فرود آمد، و در میان کفنهایش نشست، جستجو گردید، ولی یافت نشد، آن گاه عکرمه مولای ابن عباس گفت: آیا شما احمق هستید؟ این بیناییش است، که رسول خدا صوعده نموده بود که در روز وفاتش به وی برگردانیده میشود، هنگامی که او را به قبر آوردند، و در لحدش گذاشته شد، برایش کلمهای القاء گردید که کسی برکناره قبر بود آن را شنید، و آیت را ذکر نموده است.