آب دادن توسط دلوی از آسمان
ابن سعد (۲۲۴/۸) از عثمان بن قاسم روایت نموده، که گفت: هنگامی کهام ایمنلهجرت نمود، در مکانی به نام منصرف که پایینتر از روحاست، بیگاه) شام (نمود، و تشنه گردید. این در حالی بود که وی با خود آب نداشت و روزه دار هم بود، و تشنگی به تکلیفش ساخت، آن گاه دلوی از آسمان که ریسمان سفید داشت برایش پایین گردید، و او آن را گرفت و نوشید، تا آن که سیراب گردید، و میگفت: بعد از آن دیگر برایم تشنگی پیش نیامده است، در حالی که با گرفتن روزه، در نصف روز و گرمای آن، خود را به تشنگی پیش مینمودم، ولی بعد از آن نوشیدن دیگر تشنه نشدم، و من در روز گرم روزه میگرفتم و تشنه نمیشدم. این را ابن سکن از قاسم به مانند آن، چنانکه در الإصابه (۴۳۲/۴) آمده، روایت نموده است.