حیات صحابه – جلد ششم

فهرست کتاب

سایه نمودن ابرها بر آنان

سایه نمودن ابرها بر آنان

ابونعیم از عبدالرحمن بن عمران بن حارث از آزاد کرده کعب روایت نموده، که گفت: با مقدادبن اسود، عمروبن عبسه و شافع بن حبیب هذلی شبه راه افتادم، عمروبن عبسه روزی برای چرانیدن بیرون گردید، در نصف روز به راه افتادم، تا ببینمش، ناگهان متوجه شدم، که ابری سایه‏اش نموده، و سایه از وی هیچ فاصله ندارد [۳۲۷]، بیدارش نمودم، گفت: این چیزی است، که اگر دانستم، تو احدی را از آن خبر داده‏ای، در میان من و تو خیری نمی‏باشد، می‏گوید: به خدا سوگند، تا این که وفات ننمود آن حکایت را به کسی نگفتم. این چنین در الإصابه (۶/۳) آمده است.

[۳۲۷] یعنی ابر تنها وی را سایه نموده بود و سایه‏اش به اندازه وی بود نه زیاده از آن.