حیات صحابه – جلد ششم

فهرست کتاب

طلب نصرت به‌موی پیامبر ص

طلب نصرت به‌موی پیامبر ص

طبرانی از جعفر بن عبداللَّه بن حکم روایت نموده که: خالدبن ولید سکلاهش را در روز یرموک گم نمود. گفت: آن را جستجو نمایید، ولی نیافتندش، بار دوم گفت: جستجویش کنید، در این بار یافتندش، و متوجه شدند که کلاهی است کهنه. خالد سگفت: رسول خدا صعمره به جای آورد، و سرش را تراشید، آن گاه مردم موهای اطراف سرش را برداشتند، و من به موی پیشانی از آنان سبقت جستم، و آن را در این کلاه گذاشتم، و در هر جنگی که شرکت نموده‏ام و این همراهم بوده نصرت و کامیابی برایم نصیب گردیده است. هیثمی (۳۴۹/۹) می‏گوید: این را طبرانی و ابویعلی به مانند آن روایت کرده‏اند، و رجال آن دو رجال صحیح‌اند، و جعفر از گروهی از صحابه شنیده است، و نمی‏دانم که آیا از خالد شنیده یا خیر. و حاکم (۲۹۹/۳) این را از عبدالحمید بن جعفر از پدرش به مثل آن روایت کرده است. ذهبی می‏گوید: این حدیث منقطع است. و ابونعیم در الدلائل (ص۱۵۹) از عبدالحمیدبن جعفر از پدرش مانند آن را روایت نموده است.

و در الکنز (۳۱/۷) از عبدالحمیدبن جعفر از پدرش متذکر شده، که گفت: در کلاه خالدبن ولید سموی رسول خدا صبود. خالد سگفت: هر گاهی با قومی روبرو شده‏ام که این در سرم بوده، برایم پیروزی و نصرت داده شده است. این را ابونعیم روایت کرده است.