حیات صحابه – جلد ششم

فهرست کتاب

بیانیه پیامبر صدرباره دجال به روایت سفینه

بیانیه پیامبر صدرباره دجال به روایت سفینه

احمد و طبرانی - لفظ هم از وی است - از سفینه سروایت نموده‏اند که گفت: رسول خدا صبرای ما بیانیه ایراد فرمود و گفت: «قبل از من هر نبی‏ای که بوده، امتش را از دجال بر حذر داشته است، چشم چپش نابیناست، و در چشم راستش نا خنک درشتی است، در میان چشم‏هایم [۳۴]نوشته است: کافر. همراهش دو وادی بیرون می‏شود، یکی جنت است و دیگری آتش، جنتش آتش است، و آتشش جنت. همراهش دو ملک از ملائک است، که به دو نبی از انبیاء مشابهت دارند. یکی‌شان از طرف راست وی است و دیگرش از طرف چپش، و این فتنه و آزمایش است برای مردم. دجال می‏گوید: آیا من پروردگارتان نیستم؟ زنده می‏کنم و می‏میرانم. یکی از آن دو ملک می‏گوید: دروغ گفتی، ولی جز همراهش هیچ یک از مردم، آن را نمی‏شنود، و همان همراهش می‏گوید: راست گفتی، و (مردم) آن را می‏شنوند، و می‏پندارند، که وی دجال را تصدیق نمود (در حالی که وی همراه خود را تصدیق می‏کند)، و این فتنه است. بعد از آن حرکت می‏کند، تا اینکه به مدینه می‏آید، ولی برایش در مدینه اجازه داده نمی‏شود. سپس می‏گوید: این قریه آن مرد است [۳۵]، و باز به راه می‏افتد تا اینکه به شام می‏رسد، و خداوند نزد عقبه افیق [۳۶]هلاکش می‏گرداند [۳۷]. هیثمی (۳۴./۷) می‏گوید: رجال آن ثقه‏اند، و درباره برخی‌شان کلامی هست که ضرر ندارد.

[۳۴] یعنی در پیشانی‌اش. [۳۵] یعنی پیامبر ص. [۳۶] قریه‏ایست در بین حوران و غور. [۳۷] حسن. احمد (۵/ ۲۲۱) هیثمی (۷/ ۳۴۰) می گوید: رجال آن ثقه هستند گرچه در مورد برخی از آنان مشکل نه چندانی وجود دارد. همچنین ابوداوود و الطیالسی در مسند خویش (۱۱۰۶).