عرباض بن ساریه و دیدن ملکی در مسجد دمشق
طبرانی از عروه بن رویم از عرباض بن ساریه سروایت نموده - وی شیخ بزرگی از اصحاب رسول خدا صبود، و دوست میداشت که وفات نماید، وی دعا مینمود: بار خدایا، عمرم زیاد شده، استخوانم نرم گردیده است، بنابراین مرا بهسوی خود قبض گردان - که میگوید: در حالی که من روزی در مسجد دمشق قرار داشتم، ناگهان با جوانی برخوردم که از زیباترین مردان بود، و قطیفه سبز بر دوش داشت، گفت: این چه دعا است، که به آن دعا میکنی؟ گفتم: ای برادر زادهام، چگونه دعا کنم؟ گفت: بگو: «اللَّهُمَّ أَحْسِنِ الْعَمَلَ، وَبَلِّغِ الأَجَلَ». ترجمه: «بار خدایا، عمل را نیکو گردان، و اجل را برسان». گفتم: تو کیستی، خداوند رحمتت کند؟ گفت: من ریبائیل هستم، کسی که اندوه را از قلبهای مؤمنان میکشد [۲۳۸]. هیثمی (۱۸۴/۱۰) میگوید: عروه را بیشتر از یک تن ثقه دانستهاند، و سعیدبن مقلاص را نشناختم، و بقیه رجال آن رجال صحیحاند.
[۲۳۸] ضعیف. طبرانی (۱۸/ ۲۴۵) هیثمی (۱۰/ ۱۸۴) می گوید: طبرانی آن را روایت کرده است. عروه را نیز بیش از یک نفر ثقه دانستهاند اما سعید بن مقلاص را نشناختم و دیگر رجال آن رجال صحیحاند.