حیات صحابه – جلد ششم

فهرست کتاب

برکت در آب به سبب انداختن سنگریزه‏هایی که رسول خدا صآن‏ها را با دست خود مالیده بود

برکت در آب به سبب انداختن سنگریزه‏هایی که رسول خدا صآن‏ها را با دست خود مالیده بود

ابونعیم در الدلائل (ص۱۴۷) از زیادبن حارث صدائی سروایت نموده، که گفت: در یکی از سفرهای رسول خدا صهمراهش بودم، گفت: «آیا همراهت آب هست؟» گفتم: آری، اندک است و برایت کفایت نمی‏کند، گفت: «آن را در ظرفی انداز، و برایم بیاور»، من آن را برایش آوردم، وی کف دستش را در آن گذاشت، و من در میان هر دو انگشت از انگشتانش چشمه‏ای را دیدم، که بیرون می‏گردید. فرمود: «اگر من از پروردگارم حیا نمی‏کردم، آب می‏نوشیدیم و می‏نوشانیدیم. در میان یارانم صدا کن: کسی که آب می‏خواهد، به دستش هر اندازه که دوست دارد بگیرد»، زیاد می‏گوید: وفد قومم خبر اسلام و طاعت خویش را آوردند، آن گاه مردی از وفد گفت: ای رسول خدا، ما چاهی داریم، که در زمستان آبش برای ما کفایت می‏کند، و بر آن جمع می‏شویم، ولی وقتی تابستان فرا رسید، آبش کم می‏گردد، و ما بر آب‌هایی که در اطراف ماست پراکنده می‏شویم. و ما امروز نمی‏توانیم پراکنده شویم، چون هر کسی که در اطراف ماست، دشمن ماست. بنابراین به خداوند دعا کن، که آب آن برای ما کفایت کند. آن گاه رسول خدا صهفت سنگریزه را طلب نمود، و آنان را در دست خود پراکنده ساخت [۳۴۳]و دعا فرمود، بعد از آن گفت: «وقتی به آن چاه رسیدید، این‏ها را یکدانه، یکدانه در آن بیندازید، و نام خداوند را بر آن یاد کنید»، بعد از اجرای این عمل آنان نتوانستند به قعر و ژرفای آن نگاه کنند [۳۴۴]. بیهقی این را از زیاد به شکل طولانی‏تر روایت کرده، و اصل این حدیث در مسند، سنن ابی داود، ترمذی و ابن ماجه موجود است، چنانکه در البدایه (۱۰۱/۶) آمده است.

[۳۴۳] در کتاب «الخصائص الکبری» آمده: «آن‏ها را مالید» و این بهتر است. [۳۴۴] ضعیف. طبرانی در الکبیر (۵/ ۲۶۲) در سند آن عبدالرحیم بن زیاد الافریقی ضعیف است. نگا: المجمع (۵/ ۲۰۴).